بررسي مشكلات حقوقي محيطبانان در برخورد با شكارچيان متخلف
چشمانتان را ببنديد و تصور كنيد زندگي و كارشما در ارتفاعات 400 هزار متري است. شايد بودن در طبيعت، تلاش براي حفظ محيط زيست يا نجات حيات وحش در بيان يك تصوير زيبا باشد اما وقتي در ارتفاعات براي حمايت از حيات وحش در گشت زني باشيد و در ميانه راه با تيمي از شكارچيان غير قانوني كه با اسلحه در كمين شكارهستند رو به رو شويد ديگر زندگي جذاب نيست. به خصوص وقتي كه ميدانيد اگر در درگيري مسلحانه شانس بياوريد و كشته نشويد براي زخمي يا كشتن شكارچي متخلف بايد مجازات سنگيني پرداخت كنيد. اكسيژن به مغز نميرسد فشار و استرس بسيار بالاست و خطر مرگ شما را تعقيب ميكند و شما تنهاييد ممكن است مانند رئیس پارک ملی دنا توسط شکارچیان به گلوله بسته شويد. بگذاريد حدس بزنم اين تصوير را هم اكنون پاك كرديد وديگر به كار در ارتفاع بكر و زيباي 400 هزار متري فكر هم نخواهيد كرد اما محيط بانان هر روز با اين فشار و استرس دست به گریبانند و وقتی دوستان خود را در گوشه زندان ميبينند ديگر نجات حيات وحش اولويتشان نخواهد بود. ما مدافع عمل خلاف قانون نيستيم. هرگز اين گونه نيست، يك ضابط قضايي حافظ جان حيوانات است پس چطور به خود حق مي دهد خون يك انسان را بريزد، ضابطي كه آموزش هاي لازم را زير نظر يك دادستان ديده و ميداند چگونه بايد عمل كند و اگر خلاف آن عمل كرده بايدمتناسب با تخلفش مجازات شود اما سوال اينجاست قاضي رسيدگي كننده هم به روند كاري اين ضابطان خاص آشنا هستند؟ آيا قوانين حمايت لازم را از اين محيط بانان داشتهاست؟ آيا سازمانهاي ذيربط مسئول حمايت از كاركنان خود در چنين مواقعي هستند؟ و تشديد و تخفيف مجازات در اين گونه جرائم چگونه در نظر گرفته ميشود؟ براي يافتن پاسخ اين سوالات، به گفتوگو باكارشناسان حقوقي نشستهايم.
كار محيط باني ريسك بالاي حقوقي و قضايي در پي دارد
یک كارشناس حقوقي در گفتوگو با «قانون» با بيان اين مطلب كه اين مسئله از دو منظر قابل بررسي است كه آيا محيطبانان ضابط قضايي هستند يا خير؟ توضيح داد: در تعريف ضابط قضايي به موجب قانون جزايي ضابطان قضايي ماموراني هستند كه تحتنظر و تعليمات دادستان عمومي یا مرجع قضایی قرار دارند و تعلیمات آنها را اجرا میکنند. وي ادامه داد: قانون آيين دادرسي كيفري ضابطان را به ضابطان عام و ضابطان خاص تقسيمبندي كرده. ضابطان عام شامل ماموران نيروي انتظامي ميشود كه وظيفهشان مبارزه با مواد مخدر، كشف جرم، بحث كالاي قاچاق و حفظ آثار و دلايل جرم است. در مقابل آنها ضابطان خاص شامل معاونان زندانها و ماموران نيروهاي بسيج يا ماموران اداره جنگلباني و محيطزيست، ماده 15 قانون آيين دادرسي كيفري در حوزه محيطزيست بر خلاف تصور موجود ما ميتوانيم ماموران سازمان محيطزيست را ضابط قضايي تلقي كنيم. مشهدي تاكيد كرد: البته در اين مورد اختلافنظر وجود دارد كه آيا اينها ضابط قضايي هستند يا خير؟اختلافنظر برآمده از ماده 19قانون شكار صيد سابق و همچنين ماده 15 قانون حفاظت و بهسازي محيطزيست مصوب سال 1353 است كه بيشتر مورد بحث است كه مطلق آنها ماموران سازمان محيطزيست ضابط قضايي محسوب نميشوند و كساني به موجب ماده 15 ضابط قضايي هستند كه از طرف سازمان محيطزيست به موجب صدر ماده 15 مامور كشف تعقيب جرائم زيستمحيطي باشند و شرط دوم اين است كه ضابط دادگستري بايد قبلا شرح وظايف خود را زير نظر دادستان عمومي گذرانده باشد. وي ادامه داد: پس كسي را ميتوان ضابط دادگستري دانست (با توجه به قوانين) كه الزامات ماده 15 قانون محيطزيست و ماده 19 شكار و صيد در موردش رعايت شده باشد. حتما ماموران محيطزيست (آندسته كه ضابط قضايي محسوب ميشوند) بايد هم الزامات ماده 15 و 19 در موردشان رعايت شود و مهمتر اينكه حكم ماموريت داشته باشند. این حقوقدان با اشاره به وظيفه قضات در اينگونه پروندهها گفت: در اينجا وظيفه قاضي اين است تشخيص دهد شخصي كه در مظان اتهام قتل يا ضرب و جرح است به موجب مقررات خاص ضابط قضايي محسوب ميشده يا خير؟ كه احراز آن با توجه به ماده 15 و 19 خيلي ساده است ولي مسئله مهم شرايط استفاده از سلاح توسط محيطبان است. قانون نحوه به كارگيري سلاح موارد استفاده از سلاح را تعيين كرده است. وي در ادامه تصريح كرد: موردي كه ميان محيطبانان شايع است بند 1 ماده 3 قانون نحوه بهكارگيري سلاح توسط ضابط دادگستري آمده است كه براي دفاع از خود در برابر كسي كه با سلاح سرد يا گرم به آنها حمله ميكند است.
اين كارشناس حقوقي افزود: يكي از مواردي كه ماموران انتظامي ميتوانند از سلاحشان استفاده كنند بحث دفاع از خود بند 1 ماده 3 است كه وقتي يك محيطبان به شكارچي اخطار ميدهد چون معمولا شكارچيان اسلحه دارند و به آنها حمله ميكنند درگيري اجتناب ناپذير است. مشهدي در ادامه افزود: بنابراين 3 قيد دارد كه اگر ماموري به عنوان ضابط قضايي براي دفاع از خودش يا موارد ماده 3 كه بندهاي دهگانهاي دارد كه توسط اين مواد قانوني ذكر شده كه مامور در چه مواردي ميتواند از سلاح خودش استفاده كند و اين مامور بايد چه شرايطي را رعايت كند در تبصره 3 ماده 3 تاكيد شده كه ابتدا بايد مامور فرمان ايست بدهد بعد در صورت فرار خاطي تير هوايي و باز در صورت فرار كمر به پايين و در صورت فرار از كمر به بالا ميتواند شليك كند و بايد اين فرآيند طي شود و البته شرايط و ضوابط دفاع مشروع معيارهايي دارد كه احراز آن با قاضي است. وي در پاسخ به اين سوال كه اگر واقعا محيطبان براي حفظ جان خود هيچ راه ديگري به جز استفاده از سلاح نداشته باشد؟ برخورد قانون چگونه است؟ توضيح داد: اينجا دقيقا موارد دفاع مشروع به موجب حقوق كيفري صادق است. قانون نحوه بهكارگيري سلاح هم همين موضوع را مطرح كرده است كه اگر روش ديگري براي كنترل نيست ميتوانند از سلاح استفاده كنند و لذا اگر شرایط و ضوابط حاکم بر دفاع مشروع فراهم باشد اینجا قطعا محیط بان مسئول نیست.
وی دررابطه با شرايط اين دو محيط بان تاكيد كرد: در بحث اين پروندهها كه ضابط قضايي هيچ راه ديگري نداشته و حملهاي صورت گرفته مصداق آن دفاع مشروع است كه ميشود بند 1 ماده 3 قانون بهكارگيري سلاح را به دفاع مشروع تعبير كرد و اين بحث قضايي است و قاضي بايد احراز كند كه آيا مشمول عنوان دفاع مشروع ميشود يا خير و مسئله خيلي مهم و قضايي است. وي افزود: در اينجا ميتوان گفت محيطبانان دو دسته هستند يا محیط قرباني است يا در مظان اتهام است. در پروندههاي موجود محيطبان قرباني است ولي بعضي مواقع عكس آن اتفاق ميافتد در مورد پرونده آقاي تقيزاده محيطبان حكم متهم را دارد چون به شكارچي شليك كرده و باعث كشته شدن شكارچي شده است. اين كارشناس حقوقي خاطر نشان كرد: در مورد محيطبانان كه در صورت برخورد با خاطيان مجبور به كشتن آنها ميشوند و سازمان محيطزيست در بحث حمايت از محيطبانان لايحهاي مبني بر حمايت از محيطبانان تهيه كرده است كه در آن بحث بيمه مسئوليت محيطبانان مطرح شده است.وي ادامه داد: زيرا اصولا كار محيط باني كاري باريسك بالا است و بايد محيطبانان براي حفظ محيطزيست و حيات وحش تلاش كنند ولي از آن طرف بايد قواعد مربوط به حفظ حيات انسانها را رعايت كنند و براي قاضي هم فرقي نميكند كه محيطبان يا نيروي انتظامي در مظان اتهام باشد ولي اگر از حدود اختيارش خارج شود قطعا مسئوليت خواهد داشت.
محيطبانان از لحاظ مسئوليت مدني بيمه شوند
این کارشناس با بيان اين مطلب كه نكته مهم در اينجاست كه كار محيطباني كاري بسيار سخت و ريسكپذير است،افزود: بايد سازمان محيطزيست محيطبانان را بيمه از لحاظ مسئوليت مدني كند موضوع دوم آموزش حقوق بهكارگيري سلاح است و مسئله مهمتر اين است كه قضات محترم كشور يك دركي از اوضاع و احوال محيطبانان داشته باشند و شرايطي كه جرم اتفاق ميافتد را خوب بررسي كنند و نسبت به آن وقوف كامل داشته باشند تا بتوانند بهتر و با آگاهي كامل به قضاوت بپردازند.
وي در پايان افزود: مسئله ورود قضات به اينگونه پروندهها بسيارمطرح است كه بايد در تفسير مفاد پرونده و درك اوضاع و احوال محيطبان از سوي قاضي رسيدگيكننده ارتباط منطقي و خوبي وجود داشته باشد. از آن طرف بايد بدانيم كار محيطباني كار ريسكپذيري است و واقعا محيطبان نميداند در چه شرايطي قرار خواهد گرفت، اصلا كار محيطباني قابل پيشبيني نيست و اينها همه بايد مدنظر قرار گرفته باشد.
|