حقوق هسته ای ایران وچالشهای آن (قسمت اول)
مقدمه : ابهام در شناخت تکنولوژی اتمی مولفه های قدرت ملی یک کشور مرکب از چهار قدرت علمی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. اما بدون شک این چهار قدرت با هم ارتباط تنگاتنگ داشته و هر یک بر دیگری تأثیر (مسقتیم یا غیر مستقیم) خواهد داشت. علوم و تکنولوژی هسته ای از جمله مواردی است که در حال حاضر به صورت یک عامل مهم و تعیین کننده در هر یک از چهار مورد مذکور نقش ایفا می نماید. علیرغم پیشرفت همه جانبه علوم و فنون هسته ای در طول نیم قرن گذشته، هنوز این تکنولوژی در اذهان عمومی ناشناخته مانده است. وقتی صحبت از انرژی اتمی به میان می آید، اغلب مردم ابر قارچ مانند حاصل از انفجارات اتمی و یا راکتورهای اتمی برای تولید برق را در ذهن خود مجسم می کنند و کمتر کسی را می توان یافت که بداند چگونه جنبه های دیگری از علوم هسته ای در طول نیم قرن گذشته زندگی روزمره او را دچار تحول نموده است. اما حقیقت در این است که در طول این مدت در نتیجه تلاش پیگیر پژوهشگران و مهندسین هسته ای، این تکنولوژی نقش مهمی را در ارتقاء سطح زندگی مردم، رشد صنعت و کشاورزی و ارائه خدمات پزشکی ایفاء نموده است. فهرست مطالب مقدمه:ابهام در شناخت تکنولوژی اتمی فصل اول: کلیات: 1- تحقیقات در زمینه انرژی هستهای 2- تعریف انرژی هسته ای 3- شکافت هسته ای 4- همجوشی یا گداخت هسته ای 5- مهمترین استفاده های صلح آمیز از تکنولوژی هسته ای 6- راکتورهسته ای 7- انواع راکتور اتمی 8- تاریخچه ساخت راکتور اتمی 9- چرخه سوخت هسته ای 10 - قدرت های تولید کننده سوخت هسته ای فصل دوم :ساختاربین المللی انرژی اتمی 1- آژانس بینالمللی انرژی اتمی 2- اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی 3- اهم موضوعات اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی 4 - قطعنامه های آژانس بین المللی انرژی هسته ای 5- آثارتصمیمات و قطعنامه های آژانس بین المللی انرژی اتمی 6- نظارت بر فعالیتهای هسته ای کشورها فصل سوم :تاریخچه وآغاز فعالیتهای هستهای ایران 1- تاریخچه قوانین هسته ای مربوط به ایران 2- تاریخچه وآغاز فعالیتهای هستهای ایران 3- مذاکرات هسته ای وامتیازات واگذار شده 4- اشتباه استراتژیك متولیان هستهای ایران 5- آثار حقوقی اجرای موقت وتعلیق پروتکل الحاقی 6- شورای امنیت یک تهدید غیر واقعی فصل چهارم :گزینههای برونرفت از موقعیت كنونی 1- استراتژی های گوناگون 2- مزایای استفاده از تدابیر حقوقی به جای تدابیر سیاسی 3- مسئولیت واختیارات شورای امنیت 4- تدابیر لازم جهت جلوگیری ازارجاع پرونده به شورای امنیت مقدمه : ابهام در شناخت تکنولوژی اتمی مولفه های قدرت ملی یک کشور مرکب از چهار قدرت علمی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. اما بدون شک این چهار قدرت با هم ارتباط تنگاتنگ داشته و هر یک بر دیگری تأثیر (مسقتیم یا غیر مستقیم) خواهد داشت. علوم و تکنولوژی هسته ای از جمله مواردی است که در حال حاضر به صورت یک عامل مهم و تعیین کننده در هر یک از چهار مورد مذکور نقش ایفا می نماید. علیرغم پیشرفت همه جانبه علوم و فنون هسته ای در طول نیم قرن گذشته، هنوز این تکنولوژی در اذهان عمومی ناشناخته مانده است. وقتی صحبت از انرژی اتمی به میان می آید، اغلب مردم ابر قارچ مانند حاصل از انفجارات اتمی و یا راکتورهای اتمی برای تولید برق را در ذهن خود مجسم می کنند و کمتر کسی را می توان یافت که بداند چگونه جنبه های دیگری از علوم هسته ای در طول نیم قرن گذشته زندگی روزمره او را دچار تحول نموده است. اما حقیقت در این است که در طول این مدت در نتیجه تلاش پیگیر پژوهشگران و مهندسین هسته ای، این تکنولوژی نقش مهمی را در ارتقاء سطح زندگی مردم، رشد صنعت و کشاورزی و ارائه خدمات پزشکی ایفاء نموده است. فصل اول: کلیات: 1- تحقیقات در زمینه انرژی هستهای سازمان انرژی آمریكا در گزارشی اعلام كرد كه تحقیقات در زمینه انرژی هستهای (فیسیون و فیوژن) با 67 هزار میلیارد دلار، بیشترین سهم را در تحقیقات مربوط به بخش انرژی در كشورهای جهان را دارا هستند. کشورهاى عضو آژانس بینالمللى انرژى اتمی در فاصله سالهاى ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۲، بالغ بر ۱۳۳ هزار میلیارد دلار صرف هزینههاى تحقیق، توسعه و طرحهاى نمونه در بخش انرژى کردهاند. بیشترین هزینه مربوط به بخش فیسیون هستهاى با ۵۳ هزار میلیارد دلار است و بودجه اختصاص داده شده به بخش انرژیهاى نو، معادل ۲۱ هزار میلیارد دلار بوده است. هزینههاى انجام شده در بخش انرژیهاى فسیلى، فیوژن هستهاى و حفظ منابع به ترتیب برابر با ۱۶ هزار، ۱۴ هزار و ۱۵ هزار میلیارد دلار بوده است 2- تعریف انرژی هسته ای انرژی بدست آمده از فعل و انفعالات هسته ای را انرژی هسته ای می گویند. این انرژی از دو منشاء می تواند سرچشمه بگیرد. یکی شکافت هسته اتمهای سنگین و دیگری همجوشی یا گداخت هسته اتمهای سبک . ذیلا به اختصار به این دو فعل و انفعال هسته ای که به تولید انرژی هسته ای منجر می گردند پرداخته می شود. 3- شکافت هسته ای این شکافت بیشتر مربوط به 235-U اورانیوم با جرم اتمی 235 بود و وجود یک حداقل جرمی از اورانیوم برای یک واکنش زنجیره ای لازم به نظر می رسید. این حداقل را جرم بحرانی نامیدند. به هر حال شکافت هسته های سنگین به دو هسته سبکتر، همراه با آزاد شدن مقادیر زیادی انرژی است و این فرایند تنها در هسته های سنگینی چون اورانیوم و پلوتونیوم اتفاق می افتد. در طول جنگ جهانی دوم، در کشورهای انگلستان، کانادا و عمدتا آمریکا این تحقیقات ادامه یافت و نتیجتا به ساخت اولین راکتور اتمی در زیرزمین دانشگاه شیکاگو توسط فرمی و چندی بعد به تولید اولین بمب اتمی منجر گردید که فجایع اسف بار هیروشیما و ناکازاکی را بوجود آورد. 4- همجوشی یا گداخت هسته ای هم جوشی یا گداخت هسته ای را می توان به عنوان فرایند عکس شکافت هسته ای قلمداد کرد، یعنی فرایندی که در آن دست کم یکی از محصولات واکنش هسته ای ازهر یک ازمواد واکنش زای اولیه پر جرمتر باشد . گداخت هسته ای در مواردی که جرم کل هسته های محصول از جرم کل مواد واکنش زاکمتر باشد منجر به رهایی انرژی خواهد شد. فعل و انفعالاتی که در ستاره ها رخ می دهد و منجر به تولید انرژی بسیار زیادی می گردد، شناخته شده ترین و بارزترین نمونه های همجوشی یا گداخت هسته ای است. برای شبیه سازی همین واکنش در روی زمین تحقیقات بسیاری از اواسط قرن بیستم میلادی انجام گرفته است و هنوز نیز ادامه دارد. گداخت هسته ای را سرچشمه انرژی فردا می دانند و سوخت یک راکتور گداخت هسته ای مخلوطی از دو تریوم و تریتیوم باشد. بواسطه همجوشی آنها باعث واکنشهای گداخت دیگر نیز خواهد گردیدو این امر یک سری واکنشهای زنجیره ای را بوجود خواهد آورد که می توان با استفاده از انرژی بسیار زیاد تولید شده، توربینهای مولد برق را بکار انداخت. در حال حاضر دستگاهی که فعل و انفعالات گداخت هسته ای در آن بوقوع می پیوندد تحت عنوان توکامک شناخته می شود پیش بینی ها از دهه 2020 میلادی به عنوان نقطه آغاز به کار راکتورهای تجاری هم جوشی هسته ای حکایت دارند. 5- مهمترین استفاده های صلح آمیز از علوم و تکنولوژی هسته ای الف: استفاده از انرژی حاصل از فرآیند شکافت هسته اورانیوم یا پلوتونیوم در راکتورهای اتمی جهت تولید برق و یا شیرین کردن آب دریاها. ب : استفاده از رادیوایزوتوپها در پزشکی، صنعت و کشاورزی ج : استفاده از پرتوهای ناشی از فرآیندهای هسته ای در پزشکی، صنعت و کشاورزی ،آزمایش عیار فلزات، تحقیقات باستان شناسی، اندازه گیری ضخامت صفحات و الیاف د : ایزوتوپها و پرتوهای ناشی از فرایندهای هسته ای جهت بهبود محصولات غذایی، نگهداری مواد غذایی، تعیین منابع آبهای زیرزمینی، استرلیزه کردن منابع و تولیدات پزشکی، آنالیز هورمونها، کنترل فرایندهای صنعتی و بررسی آلودگی محیط زیست ه :تولید گونه هایی از محصولات غذایی دارای حاصلخیزی بیشتر و: تولید گونه های مقاوم نسبت به آفات و کم آبی ز: استفاده موثر تر از منابع آبی و جمع آوری آنها ح: کنترل نابودی آفات، جلوگیری از فساد محصولات در هنگام نگهداری ط: کاربرد روشهای هسته ای در علوم پزشکی نسبت به سایر بخشها معروفتر و عمومی تر است. تصویربرداری، تشخیص، پیش بینی و درمان برخی بیماریها در نتیجه استفاده از پرتودهی و رادیوایزوتوپها ی: تسهیل عملیات اکتشاف و استخراج معادن زیرزمینی نفت و گاز، تشخیص محل نشت سیالات در لوله ها و مخازن، تعیین میزان خوردگی فلزات، اندازه گیری دقیق قطرسنجی، ضخامت سنجی و سطح سنجی، تعیین فرسودگی غشاء داخلی کوره های صنعتی، استفاده از اثرات متقابل پرتوها با مواد جهت بهینه سازی عملکرد آنها در صنعت 6- راکتورهسته ای وسیله ای است که در آن فرایند شکافت هسته ای بصورت کنترل شده انجام می گیرد. در طی این فرایند انرژی زیاد آزاد می گردد به نحوی که مثلا در اثر شکافت نیم کیلوگرم اورانیوم انرژی معادل بیش از 1500 تن زغال سنگ بدست می آید. هم اکنون در سراسر جهان، راکتورهای متعددی در حال کار وجود دارند که بسیاری از آنها برای تولید قدرت و به منظور تبدیل آن به انرژی الکتریکی، پاره ای برای راندن کشتیها و زیردریائیها، برخی برای تولید رادیو ایزوتوپوپها و تحقیقات علمی و گونه هایی نیز برای مقاصد آزمایشی و آموزشی مورد استفاده قرار می گیرند. در راکتورهای هسته ای که برای نیروگاههای اتمی طراحی شده اند (راکتورهای قدرت)، اتمهای اورانیوم و پلوتونیم توسط نوترونها شکافته می شوند و انرژی آزاد شده گرمای لازم را برای تولید بخار ایجاد کرده و بخار حاصله برای چرخاندن توربینهای مولد برق بکار گرفته می شوند. 7- انواع راکتور اتمی الف : راکتورهای اتمی را معمولا برحسب خنک کننده، کند کننده، نوع و درجه غنای سوخت در آن طبقه بندی می کنند. معروفترین راکتورهای اتمی، راکتورهایی هستند که از آب سبک به عنوان خنک کننده و کند کننده و اورانیوم غنی شده(2 تا 4 درصد) اورانیوم 235 به عنوان سوخت استفاده می کنند. این راکتورها عموما تحت عنوان راکتورهای آب سبک(LWR ) شناخته می شوند. ب: نوع دیگر، راکتورهایی هستند که از گاز به عنوان خنک کننده، گرافیت به عنوان کند کننده و اورانیوم طبیعی یا کم غنی شده به عنوان سوخت استفاده می کنند. این راکتورها به گاز- گرافیت معروفند. ج: راکتور PHWR راکتوری است که از آب سنگین به عنوان کندکننده و خنک کننده و از اورانیوم طبیعی به عنوان سوخت استفاده می کند . د: راکتوری که از مخلوط اورانیوم و پلوتونیوم به عنوان سوخت و سدیم مایع به عنوان خنک کننده استفاده کرده و فاقد کند کننده می باشد. 8- تاریخچه ساخت راکتور اتمی الف : به لحاظ تاریخی اولین راکتور اتمی در آمریکا بوسیله شرکت "وستینگهاوس" و به منظور استفاده در زیر دریائیها ساخته شد. ب: سپس شرکت جنرال الکتریک موفق به ساخت راکتورهایی از نوع BWR گردید . ج : اولین راکتوری که اختصاصا جهت تولید برق طراحی شده، توسط شوروی و در ژوئن 1954در "آبنینسک" نزدیک مسکو احداث گردید که بیشتر جنبه نمایشی داشت. د: کشور آمریکا که تا اواخر دهه 1960 تنها 17 نیروگاه اتمی داشت در طول دهه های 1970و 1980 بیش از 90 نیروگاه اتمی دیگر ساخت. فرانسه با داشتن سهم 75 درصدی برق هسته ای از کل تولید برق خود درصدر کشورهای جهان قرار دارد. پس از آن به ترتیب لیتوانی(73درصد)، بلژیک(57درصد)، بلغارستان و اسلواکی(47درصد) و سوئد (8/46درصد) می باشند. آمریکا نیز حدود 20 درصد از تولید برق خود را به برق هسته ای اختصاص داده است. 9- چرخه سوخت هسته ای مراحل مختلف چرخه سوخت هسته ای عبارتند از: الف: فرآوری سنگ معدن اورانیوم ب: تبدیل و غنی سازی اورانیوم ج : تولید سوخت هسته ای د : بازفرآوری 10قدرت های تولید کننده سوخت هسته ای هم اکنون به لحاظ صنعتی، کشورهای فرانسه، ژاپن، روسیه، آمریکا و انگلستان دارای تمامی مراحل تکنولوژی فراوری اورانیوم در تمامی مراحل چرخه سوخت هسته ای در اشل صنعتی می باشند. چنانچه اشل غیرصنعتی منظور گردد، کشورهای دیگری مثل هند نیز به لیست فوق اضافه خواهند شد. کشورهای کانادا و فرانسه در مجموع دارای بزرگترین کارخانه های تبدیل اورانیوم هستند که محصولات آنها شامل UO3,UO2,UF6 می باشند، پس از آنها به ترتیب کشورهای امریکا، روسیه و انگلستان قرار دارند. در زمینه غنی سازی، بی تردید امریکا و روسیه دارای بزرگترین شبکه غنی سازی جهان می باشند. درحال حاضر، امریکا بزرگترین تولید کننده سوخت هسته ای در جهان است که تمامی سوخت آن جهت استفاده در نیروگاههای BWR,PWR می باشد. پس از امریکا، کانادا تولید کننده اصلی سوخت هسته ای در جهان(برای راکتورهای PHWR) می باشد فصل دوم :ساختاربین المللی انرژی اتمی معاهده N.P.T در مرکز رژیم بین المللی فعالیت های هسته ای قرار دارد. در کنار این معاهده، اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی، موافقت نامه های دو جانبه کشورها با این آژانس، قطعنامه های آژانس بین المللی هسته ای، قطعنامه های شورای امنیت، قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل، پروتکل الحاقی تصمیمات دیوان بین المللی دادگستری و بیانیه های چند جانبه و یک جانبه دولتها به عنوان بخشی از نظام بین المللی حاکم بر فعالیت های هسته ای را تشکیل می دهند. 1- آژانس بین المللی انرژی اتمی International Atomic EnergyAency آژانس بین المللی انرژی اتمی در 29 ژوئیه 1957 افتتاح شد و از آن روز تاکنون به عنوان تشکیلات بین المللی علمی و فنی مسئولیت تشویق تمام کشورهای به ویژه کشورهای در حال رشد به استفاده صلح جویانه انرژی هسته ای و علوم و فنون مربوطه را به عهده گرفت. با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و آغاز دوران جنگ سرد میان آمریکا و شوروی توسعه انرژی هسته ای به منظور تولید کلاهک های بمب اتمی در میان این دو کشور به مسابقه گذاشته شد. آمریکا به عنوان اولین استفاده کننده از سلاح مرگبار هسته ای در سال های پس از جنگ جهانی دوم نگرانی کشورهای جهان را به شدت برانگیخت. حدود 10سال پس از این ماجرا، این کشور که درصدد بر آمد چهره ای انسان دوستانه به خود بگیرد، پیشنهاد گسترش استفاده صلح آمیز انرژی هسته ای را درجهان ارائه نمود با تصویب پیشنهاد فوق و استقبال سازمان ملل از آن، کار تدوین اساسنامه آژانس آغاز گردید و در تاریخ 23 اکتبر 1956 اساسنامه تصویب و در 29 ژوئیه 1957 به مورد اجرا گذاشته شد. اساسنامه آژانس 7 وظیفه اصلی را برای این ارگان معین کرده است: الف : گسترش پژوهش و توسعه صنایع صلح آمیز هسته ای ب : تمهیدات لازم برای دستیابی کشورها به مواد، خدمات و تاسیسات صلح جویانه هسته ای به ویژه برای کشورهای در حال رشد. ج : انتقال دانش فنی و تکنولوژی صلح جویانه هسته ای د : گسترش آموزش و تبادل دانش و تخصص هسته ای صلح جویانه در کشورها ه : تاسیس و اجرای سیستم پادمان بر مواد و تاسیسات و خدمات و اطلاعاتی که تحت کنترل یا مورد درخواست آژانس است. و : تهیه استانداردهای ایمنی و اعلام آنها با همکاری سازمان های مسئول بین المللی دیگر ز : تهیه تجهیزات و دستگاههای لازم برای انجام وظایف فوق 2- اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی طبق اساسنامه آژانس، تصمیم گیران اصلی در این سازمان کشورهای عضو آن می باشند که در: درجه اول از طریق کنفرانس عمومی سالانه آژانس و در درجه دوم شورای حکام اژانس در مورد مسائل مطروحه اتخاذ تصمیم می نمایند. بنابراین دو ارگان مراجع اصلی تصمیم گیری درآژانس می باشند. عامل اجرای مصوبات کنفرانس عمومی و شورای حکام، دبیر خانه آژانس و دبیر کل است که وظایف آنها در اساسنامه مشخص است. دبیرخانه متشکل است از کارگزاران بین المللی از دبیر کل تا کارکنان جزء طبق اساسنامه این سازمان نظارت و بازرسی یاد شده برای تضمین این امر صورت میگیرد که مواد هستهای برای تولید سلاحهای اتمی به کار نروند. امروزه بازرسان آژانس بیش از 800 تاسیسات هستهای را در 110 کشور تحت بازرسی و نظارت دارند، اما علیرغم این نظارت و بازرسی آژانس هیچ گونه اقتدار مستقلی برای نظارت بر برنامههای هستهای کشورهایی که به معاهده منع تکثیر سلاحهای هستهای نپیوستهاند، ندارد. به علاوه آژانس فقط میتواند بر تاسیساتی نظارت کند که کشورها به آن اجازه بازرسی دهند . در حال حاضر131 کشور جهان عضو آژانس میباشند که بیشترین عضویتها نیز در همان سالهای اولیه تشکیل آژانس بوده است؛ به طوری که پس از آن با فواصل زمانی چند سال فقط یک کشور به عضویت این سازمان درآمده است. آژانس سه ارگان مرتبط باهم دارد: الف) شورای حکام ب) کنفرانس عمومی که شاخه قانونگذاری آژانس میباشد ج) دبیرخانه که مسوول اجرا و عملیاتی کردن مصوبات است شورای حکام: شورای حکام سالانه پنجبار تشکیل جلسه میدهد. این شورا متشکل از 35 عضو است که جلسات آن در ماههای مارس، ژوئن، دو جلسه در ماه سپتامبر که قبل و بعد از جلسه سالانه کنفرانس عمومی تشکیل میشود و جلسه پنجم که در ماه دسامبر سریعا بعد از جلسه کمیته همکاری و پشتیبانی تکنیکی آژانس تشکیل میشود. شورای حکام در جلسات خود درباره گزارشهای آژانس، برنامههای آژانس، بودجه آژانس و درخواستهای عضویت توصیههایی به کمیسیون عمومی میکند. همچنین این شورا توافقنامههای نظارت و بازرسی و استانداردهای ایمنی آژانس را نیز تصویب میکند و اختیار انتصاب رییس آژانس را دارد؛ البته در صورتی که کمیسیون عمومی این انتصاب را تصویب و تایید کند. در واقع میتوان شورای حکام را قوه مجریه و کنفرانس عمومی را قوهی مقننه آژانس دانست. کنفرانس عمومی جلسات کنفرانس عمومی آژانس سالی یک بار تشکیل میشود. وظیفه اصلی این کمیسیون تصویب گزارشها،برنامهها، بودجه آژانس که از طرف شورای حکام به این کنفرانس ارجاع میشود و همچنین تصویب پذیرش هرگونه درخواست عضویتی میباشد. کنفرانس عمومی طی جلسه سالانه درباره خط مشیها و برنامههای آژانس و موضوعات مختلفی که توسط شورای حکام، رییس و دولتهای عضو مطرح میشوند؛ به بحث و گفتوگو میپردازد. هیاتهای نمایندگی دول عضو نیز هر ساله در جلسه کنفرانس سخنرانی کوتاهی دارند . دبیرخانه دبیرخانه آژانس نیز مسوول اجرای برنامهها و مصوبات نهادهای تصمیمساز آژانس است. رییس آژانس مسوول دبیرخانه است که برای یک دوره چهار ساله انتخاب میشود. رییس فعلی آژانس، محمد البرادعی است که در اول سپتامبر 1999 به این سمت منصوب شده است. رییس آژانس شش معاونت دارد که هر کدام مسوول قسمت خاصی هستند. 3- اهم موضوعات اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی الف : آژانس یک موسسه بین المللی است ب : انرژی اتمی را برای صلح سلامت و سعادت سراسر جهان تسریع کند و توسعه بخشدوبرای پیشرفت هیچ منظور نظامی مورد استفاده قرار نگیرد. ج: وظایف آژانس: 1- ج:تحقیق درباره انرژی اتمی و توسعه آن و استفاده عملی از آن برای مقاصد غیر نظامی در سراسر جهان 2- ج: تدارک مواد، خدمات، تجهیزات و تاسیسات به منظور تامین وسائل تحقیق برای تولید نیروی برق با توجه لازم به احتیاجات نواحی عقب مانده جهان 3- ج: مبادله اطلاعات علمی و فنی جهت استفاده از انرژی اتمی در مقاصد غیر نظامی 4- ج: مبادله و تعلیم دانشمندان و کارشناسان درزمینه استفاده غیر نظامی ازانرژی اتمی 5- ج: اتخاذ تدابیر احتیاطی جهت حصول اطمینان از عدم استفاده نظامی ازانرژی اتمی 6- ج: تقلیل مخاطرات جانی و مالی استعمال مواد واستفاده از خدمات و تجهیزات و تاسیسات انرژی اتمی 7- ج: ایجاد و یا تهیه هر نوع وسائل و تاسیسات و تجهیزاتی که جهت انجام اقدامات مجاز موسسه مفید باشد. 4- قطعنامه های آژانس بین المللی انرژی هسته ای قطعنامه های آژانس بخشی از منابع حقوقی این سازمان بین المللی راتشکیل داده و برای اعضاء الزام آور می باشد. شورای حکام آژانس که مرجع اصلی صدور این قطعنامه ها می باشد، از سال ۲۰۰۳ تاکنون چهار قطعنامه در مورد فعالیت هسته ای ایران تصویب کرده است. شورای حکام در آخرین قطعنامه خود در ۱۴ ژوئن ۲۰۰۴ با یادآوری قطعنامه های تصویب شده شورای حکام در ۱۳ مارس ۲۰۰۴ بیست وششم نوامبر ۲۰۰۳ و ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۳ و بیانیه شورای حکام در ۱۹ ژوئن ۲۰۰۳ ایران را با لحن تندتری مورد انتقاد قرار داد. آژانس بین المللی با ابراز نگرانی و تاسف از برنامه سانتریفوژهای P۲ ، مسائل مربوط به آلودگی، فعالیت غنی سازی اورانیوم، عدم ارائه اظهارنامه کامل و رفع ابهامات، براهمیت پایبندی ایران با معیارهای پروتکل الحاقی به منظور اطمینان بخشی مجدد به جامعه بین الملل درمورد ماهیت برنامه هسته ای ایران تاکید می کند و ایران را ترغیب می کند که بدون تاخیر، پروتکل الحاقی را تصویب کند و به عنوان یک اقدام اعتماد ساز به طور داوطلبانه در تصمیمات خود برای آغاز تولید آزمایش در تاسیسات تبدیل اورانیوم و آغاز راکتور تحقیقاتی آب سنگین تجدید نظر کند. از نظر آژانس، این امر اعتماد بین المللی نسبت به ایران را احیاء خواهد کرد. 5- آثارتصمیمات وقطعنامه های آژانس بین المللی انرژی اتمی معاهده NPT وظیفه نظارت و کنترل فعالیت های هسته ای دولتهای عضو را بر عهده آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار می دهد. این پیمان در واقع مصالحه قدرتهای اتمی و غیراتمی است به این صورت كه كشورهای غیرهستهای متعهد شدهاند تلاشی برای تولید بمب هستهای نكنند ولی كشورهای دارای فناوری اتمی نیز موظف شدهاند ضمن تلاش برای محو جنگ افزارهای هستهای، تسهیلات لازم را برای بهرهبرداری صلحآمیز اتمی در اختیار كشورهای غیرهستهای قرار دهند. پیمان ان.پی.تی تصریح دارد كه نباید هیچ مانعی در برابر دستیابی امضاكنندگان پیمان به فناوری صلحآمیز هستهای ایجاد شود. وظیفه آژانس نظارت بر اجرای درست مفاد پیمان توسط اعضاست. مطابق ماده ۳، هر دولت عضو فاقد سلاح هسته ای متعهد می شود در موافقت نامه ای که طبق اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی و براساس سیستم اقدامات تامین این آژانس منعقد می کند، تضمینات مقرر را بپذیرد. توافقات بین دولتهای عضو معاهده منع گسترش با آژانس از نوع موافقت نامه های نمونه است که توسط آژانس تنظیم شده اند و به نام موافقت نامه های نمونه INFCIRC۲۱۴,INFCIRC۱۵۳,INFCIRC۶۶ نامیده می شوند. پروتکل الحاقی، یا به عبارت کامل تر، پروتکل الحاقی به موافقت نامه های بین دولت ها و آژانس بین المللی انرژی اتمی، دارای یک مقدمه، ۱۸ ماده و دو ضمیمه است که در قالب INFICIRC۵۴۰ آژانس بین المللی انرژی اتمی قابل شناسایی است. هدف پروتکل الحاقی، تقویت و تشدید نظارت های بین المللی بر فعالیت های هسته ای دولت های فاقد تسلیحات هسته ای است. تعهدات دولت ها در این پروتکل، در مقایسه با INFICIRC/۱۵۳ ، بسیار گسترده و سنگین می باشد و در صورت وقوع تعارض بین مقررات پروتکل و INFICIRC/۱۵۳ مقررات پروتکل اعمال خواهد شد دولت ایران هنوز مقررات پروتکل الحاقی را به طور رسمی نپذیرفته است. یکی از مطالبات آژانس بین المللی انرژی اتمی پذیرش پروتکل الحاقی توسط ایران می باشد. اقدام ایران در این خصوص، گامی درجهت اعتمادسازی توصیف شده است. 5- نظارت بر فعالیتهای هسته ای کشورها در سال 1968 معاهده منع تکثیر سلاحهای هستهای (NPT) تدوین شد که در سال 1970 به مرحله اجرا درآمد. کشورهای عضو این معاهده آژانس را به عنوان ضامن اجرای مواد معاهده در نظر میگیرند. در اواخر سال 1996 شورای حکام تصمیم به ایجاد یک کمیته دایم برای مذاکره درباره برقراری یک ابزار قانونی برای اعمال موثرتر اقتدار آژانس گرفت. این کمیته درباره متن پروتکل الحاقی برای تضمین هرچه بیشتر توافقنامههای دول عضو و آژانس به بحث پرداخت که نهایتا این پروتکل در ماه مه 1997 به تصویب شورای حکام رسید؛ طبق پروتکل الحاقی که موسوم به پروتکل 2+93 نیز میباشد . معاهده NPT هدف اصلی از تاسیس NPT ، همان طور که از اسم آن مستفاد می شود، جلوگیری از گسترش سلاح های هسته¬ای است. این معاهده بیش از سی سال قدمت دارد و بی تردید نواقص فراوان در آن موجود است. جهان در طی سی سال گذشته تغییرات عظیمی را شاهد بوده است. این پیمان در اوج جنگ سرد تدوین و تصویب شد. انگیزه اصلی توافق قدرت های بزرگ بر سر این پیمان دو امرمهم بود؛ اول آن که بعد از جنگ جهانی دوم، جهان در چند نوبت از جمله در تقابل میان آمریكا و چین و شوروی خود را با خطر عظیم جنگ هسته ای همه جانبه روبه رو دید. جنگی که هیچ طرف برنده ای نداشت و برای مهاجم و مدافع ، برنده یا بازنده، جهانی سوخته و بلااستفاده باقی می ماند. بنابراین لازم بود، قدرت های بزرگ دارنده سلاح های مخرب هسته ای، باوجود اختلافاتشان، برای مهار استفاده از سلاح های هسته ای، گام هایی بردارند. مذاكرات معروف به سالت، میان آمریكا و شوروی، بخشی از این برنامه بود. علاوه بر این، خطر گسترش سلاح های هسته ای نیز تهدید كننده بود. بنابراین پنج کشور بزرگ برخوردار از سلاح ¬های هسته ای، بر سر چنین پیمانی با هم توافق كردند. اما انگیزه دوم پیش گیری خطر توسعه سلاح¬های هسته ای از طریق کشورهای دارنده فن آوری هسته ای به کشورهای اقماری بود. معاهده NPT یک معاهده تبعیض آمیز است که حقوق و تعهدات نابرابری را بین دو گروه از کشورهای دارنده تسلیحات هسته ای و فاقد تکنولوژی هسته ای برقرار می کند. براساس مواد ۲ و ۳ معاهده، ایران داشتن سلاحهای هسته ای را از خود سلب نموده و نظارت آژانس بین المللی انرژی هسته ای را در مورد کلیه فعالیتهای هسته ای خود پذیرفته است. در مقابل، کشورهای دارنده تکنولوژی هسته ای، انتقال دانش فنی و تجهیزات هسته ای برای مصارف صلح آمیز را مورد تایید قرارداده اند. بررسی واقع بینانه مفاد معاهده NPT و رویه دولتهای دارنده سلاحهای هسته ای نشان می دهد که انتقال دانش فنی هسته ای به کشورهای غیر دارنده، تابعی از هدف اصلی معاهده، یعنی گسترش سلاح هسته ای است. این هم از موارد عجیب است كه اگر كشوری عضو ان.پی.تی نباشد كسی به دستیابی او به بمب هستهای كاری ندارد ولی اگر امضاكننده آن باشد، تحت فشار قرار میگیرد. غنی سازی و معاهده NPT غنی سازی اورانیوم مربوط به بخشی از سیستم چرخه سوخت در فعالیت های هسته ای است. دست یابی به این تکنولوژی می تواند هم در مسیر استفاده صلح آمیز و هم غیر صلح آمیز مورد استفاده قرار گیرد؛ از این رو حساسیت زیادی درباره غنی سازی وجود دارد. هرچند که NPT غنی سازی را به طور مطلق منع نمی کند، ولی با محروم کردن کشورهای غیر هسته ای از فعالیت در مسیر غیر صلح آمیز و با تحمیل نظارت آژانس بین المللی بر فعالیت هسته ای کشور های غیر دارنده تکنولوژی هسته ای، عملاً از طریق سیستم نظارتی، موانعی برای فعالیت غنی سازی ایجاد می کند. کشور ایران در چارچوب NPT ملزم به تعلیق فعالیت غنی سازی اورانیوم نیست. از طرف دیگر، داوری در مورد این که فعالیت هسته ای ایران صلح آمیز است یانه، در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی است. آژانس با تأکید بر حق نظارت خود و با استفاده از پیچیدگی جنبه های فنی نظارت بر فعالیت هسته ای و با استفاده از ادبیاتی که به لحاظ حقوقی در مرز بین توصیه و در خواست قرار دارد، تعلیق غنی سازی را مهم ترین نشانه حسن نیت ایران و جدیت در جلب اعتماد اعضای جامعه جهانی تلقی می کند. اصرار آژانس انرژی اتمی بیان گر میزان فشاری است که قدرت های بزرگ از جمله اتحادیه اروپا به این سازمان بین المللی برای رفع هر گونه ابهام و تردید در مورد فعالیت هسته ای ایران وارد می کنند. توقف غنی سازی بخشی از NPT نیست و حتی در اساس NPT برای آن به وجود آمده است تا با ایجاد امکان نظارت مستقیم بر فعالیت های هسته ای یک کشور، امکان استفاده کشور عضو از امکانات جهانی برای پیشبرد فعالیت های هسته ای صلح آمیز را فراهم نماید. بر این اساس، درخواست توقف فعالیت های غنی سازی توسط کشورهای غربی، هرچند بر اساس آن چه در پاسخ سؤال اول ذکر شد، قابل فهم است، اما مستند به پیمان NPT نیست. موضع گیری مقامات ایرانی در این که بر طبق مفاد NPT الزام قانونی به تعلیق غنی سازی ندارند، به لحاظ حقوقی درست است. و از طرف دیگر عدم پذیرش درخواست آژانس بین المللی انرژی هسته ای در خصوص تعلیق غنی سازی اورانیوم به لحاظ فشارها و سرسختی کشورهای قدرت مند، ایران را در موضع دشواری در آژآنس بین المللی انرژی هسته ای قرار می دهد. از این رو ایران اعلام می کند که عملاً به درخواست آژانس تمکین می کند، ولی قانوناً ملزم به آن نیست و نتیجتاً با اراده خود و رضایت خودش و در جهت جلب اعتماد اعضای جامعه جهانی، غنی سازی را به حالت تعلیق در می آورد. اتخاذ این سیاست، به روشنی ابعاد دوگانه سیاسی و حقوقی بودن فعالیت هسته ای را نشان می دهد. ایران به لحاظ حقوقی، حق غنی سازی را دارد ولی به لحاظ سیاسی و به خاطر هزینه های سنگین برخورد قدرت های بزرگ با این مسأله، عملاً از مواضع حقوقی خود عقب نشینی می کند. به عبارت دیگر، نزاع حقوقی وقتی در حوزه قدرت جریان پیدا می کند، تبعیت از قدرت، حقوق را به مدارا و سازش وادار می کند. از این رو در صورتی که حاکمیت جمهوری اسلامی دستور توقف غنی سازی را به عنوان بخشی از حقوق قانونی شورای حکام بپذیرد، پی آمدهای حقوقی گوناگون دارد که صرف نظر کردن از تأسیسات هسته ای موجود برای فن آوری اورانیوم غنی شده و اتلاف میلیاردها سرمایه مصرف شده برای برپایی آن ها، گوشه ای از پی آمدهای آن است. درواقع جمهوری اسلامی امیدوار است که با توقف داوطلبانه غنی سازی اورانیوم فرصتی فراهم آورد تا تدریجاً با اعتماد سازی و جلب اعتماد بین المللی به اهداف جمهوری اسلامی از فعالیت های هسته ای، مسؤولیت پذیری حاکمیت نسبت به صلح و ثبات و امنیت جهانی، امکان فعال سازی مجدد این تأسیسات در آینده را فراهم آورد و از محرومیت دایمی کشور از حقوق خویش در توسعه دانش هسته ای پیش گیری نماید. اما با در نظز گرفتن شرایط موجود، سیاست های داخلی و بافت غیر شفاف قدرت از یک سو و سیاست خارجی موجود که درواقع تداوم منطقی سیاست داخلی است از سوی دیگر، این که در عمل امکان این اعتماد سازی وجود داشته باشد جداً محل تردید است. البته باید توجه داشت که طولانی شدن دوران ناگزیر اعتماد سازی به عنوان پیش نیاز از سرگیری فعالیت های هسته ای و استخراج و غنی سازی اورانیوم، باعث عدم امکان تطابق این روش ها با تغییرات تکنولوژیک جهانی در این عرصه و لاجرم اتلاف و بی فایده شدن تأسیاست موجود به لحاظ عدم امکان به روزنگه داشتن آن ها در طولانی مدت خواهد شد. این که ایران توقف غنی سازی اورانیوم را داوطلبانه بپذیرد یا مجبور به این کار شود، به مفاد NPT بر می گردد. اگر قرار باشد متن مقرارات رعایت شود، ایران و هر کشور دیگر را که متعهد به NPT است و اجازه بازرسی به آژانس می دهد، نمی توان مجبور به توقف غنی سازی اورانیوم کرد. به ویژه این که بازرسان آژانس مدارکی که حاکی از تلاش برای ساختن بمب اتمی باشد پیدا نکرده باشند. از طرفی اروپا با این پیش فرض که ایران یک رژیم پیش بینی ناپذیر است و ممکن است به تعهدات خود عمل نکند و مهم تر از همه متأثر از تبلیغات و ادعاهای ایالات متحده آمریکا، نسبت به هر نوع فعالیت هسته ای ایران با تردید می نگرد هر چند که اعلام شود که برای مقاصد صلح آمیز و استفاده در نیروگاه اتمی است، بنابراین وقتی ایران اعلام می کند که فعالیت هسته ای اش در چارچوب نیروگاه اتمی است و از NPT نیز خارج نمی شود و اجازه بازرسی به بازرسان آژانس می دهد و علاوه بر آن مدارک مثبته ای نیز که ادعاهای ایران را مردود اعلام نماید تاکنون توسط آزانس به عنوان مدرک معتبر مورد تایید قرار نگرفته است، نمی توان در چارچوب یک قطعنامه یا بیانیه رسمی ایران را مجبور به توقف غنی سازی اورانیوم کرد. از طرفی اگر قرار باشد ایران با کشورهای اروپایی هماهنگی کند، این هماهنگی باید به این صورت باشد که اروپایی ها قول و وعده هایی به ایران بدهند و ایران نیز قبول کند که داوطلبانه غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. این حالت بهترین قالب و فورمولی است که از نظر اروپایی ها می تواند توافق و هماهنگی با ایران را نمایان سازد. همان طور که در اخبار منتشر شده در مورد آخرین اجلاس آژانس در 13 سپتامبر ملاحظه شد؛ اوایل، کشورهای غیر متعهد موضع مخالفی را در مقابل اروپا و آمریکا اتخاذ کرده بودند ولی بعد قطعنامه با اتفاق آرا در مورد ایران صادر شد. علت این بود که آمریکا در ابتدا اعلام کرده بود که غیر از اروپایی ها و آمریکا، سایر کشورها حق غنی سازی اورانیوم را نداشته باشند و در مقابل، اروپا و آمریکا متعهد شوند اورانیوم غنی شده را در اختیار این کشورها قرار دهند، به شرطی که برای مقاصد صلح آمیز از آن استفاده کنند. این پیشنهاد مورد مخالفت بسیاری از کشورهای گروه غیر متعهدها قرار گرفت، زیرا بعضی از آن ها مانند هند و پاکستان فعالیت غنی سازی اورانیوم را انجام می دهند و بعضی نیز در حال آزمایش و بررسی هستند، مانند کره جنوبی و به همین دلیل این کشورها با پیشنهاد آمریکا که به طور مطلق و عام مطرح می شد مخالفت کردند. ولی بعد آمریکا اعلام کرد که فقط فعالیت های هسته ای ایران باید کنترل شود و دیدیم که به یکباره موضع کشورهای گروه غیر متعهدها نیز تغییر کرد و در نتیجه همه کشورها به قطعنامه آژانس که به ایران اولتیماتوم داده بود، رای مثبت دادند. در قطعنامه نیز همان طور که اشاره شد؛ مستقیماً از ایران خواسته نشد که فعالیت برای غنی سازی اورانیوم را متوقف کند، زیرا با مقررات NPT هماهنگی ندارد، بلکه به ایران در مورد هماهنگی با آژانس و ارایه گزارش دقیق هشدار داده شد و بر نظارت و بازرسی بیش تر بازرسان آژانس تأکید به عمل آمد. به هر حال تا آژانس به طور رسمی اعلام نکند که شواهدی مبنی بر فعالیت ایران برای ساختن سلاح اتمی پیدا نکرده است، از نظر مقررات NPT کاری نمی توان کرد و برای همین است که پرونده ایران همچنان مفتوح است و حتی اخیراً مطرح شده است که ممکن است در اجلاس آینده آژانس در 25 نوامبر سال جاری نیز باز تصمیم نهایی در مورد ایران اتخاذ نشود. ایرانی ها توقف غنی سازی-با اوصاف یاد شده- را داوطلبانه پذیرفتند. ایرانی ها می توانستند این قدم داوطلبانه را بر ندارند یا بعداً آن را مورد مطالعه قرار دهند و پس از گرفتن امتیازهایی، پیرامون آن مانور دهند و تبلیغات کنند. از آن جا که دیپلمات های ایرانی با دیپلمات های اروپایی و بعضاً آمریکایی خیلی زود خودمانی و بعضاً صمیمی می شوند و چون تعریف آنان از دیپلماسی این است که با جلب اعتماد و صمیمیت می توان دستگاه پیچیده سیاسی را اداره کرد، با ملاک هایی غیر اصولی مسایل استراتژیک را مدیریت می کنند. از نظر ایرانی ها حضور وزرای خارجه انگلیس، المان و فرانسه در تهران و برای امضای یک توافقنامه، خیلی اتفاق مهمی بود و آن ها تردید نداشتند که با حضور این سه وزیر خارجه مهم در تهران، همه چیز تمام شده است. تجربه مدیریت رایزنی های نفس گیر- آن چنان که کره شمالی با آمریکا درگیر آن است- بر این نکته تأکید دارد که پایان هر مرحله رایزنی می تواند گام اول برای تکرار همان رایزنی بی نتیجه باشد. از آن جا که در فاصله دو قطعنامه آژانس در مورد ایران، قطعنامه الحاقی مورد تصویب مجلس قرار نگرفت و ایران پروتکل الحاقی 2+93 را نهایی نکرد، تعریف غنی سازی برای ایران از حالت داوطلبانه به شرایط اجباری انتقال یافت. در چنین شرایطی در حالی که ایران قصد داشت با توقف داوطلبانه غنی سازی از کشورهای پیش رفته تسهیلات تکنولوژیک بگیرد و در ادامه مذاکرات از دست بالا برخوردار باشد، به یک باره این امتیاز مهم را از کف داد. به این ترتیب، ایران دیگر نمی تواند انتظار هیچ همکاری را از سوی کشورهای پیشرفته داشته باشد. آوردن عبارت اجبار ایران به توقف غنی سازی، در حالی که ایران قبلاً داوطلبانه آن را پذیرفته بود، به مفهوم صریح عدم اعتماد آژانس و جامعه جهانی به ایران است و نیز اعلام این است که از نظر آژانس و مدیران سیاسی آژانس، قضیه ایران و پرونده برخورد با ایران خیلی جدی است. در مسایل هسته ای ایران، مانند بسیاری از مسایل کشور، جنبه های سیاسی بر سایر جنبه ها غلبه دارد و به همین دلیل شاید تحلیل و ارزیابی مسایل بیرونی این مساله بهتر می تواند مسایل درونی مربوط به تعامل ایران با آژانس بین المللی انرژی را تشریح کند. همان طور که در تحلیل مسایل اقتصادی کشور عده ای به طور جدی معتقدند تا فضای اقتصادی که متاثر از مسایل سیاسی است به درستی مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرد، ارزیابی مسایل اقتصادی به طور مجرد و مستقل، شناخت دقیقی در مورد تحولات اقتصادی برای ما ایجاد نمی کند. اگر کشورهای اروپایی اصرار به توقف غنی سازی از سوی ایران دارند، چند دلیل دارد: الف- اورانیوم غنی شده تا 4 یا 5 درصد برای مصرف به عنوان سوخت رآکتور کفایت می کند. اما اگر کشوری قابلیت غنی سازی تا 5 درصد را داراست، طبعاً امکان غنی سازی تا 90 درصد و استفاده از آن در سلاح های هسته ای را نیز دارا خواهد شد. ب- از منظر کشورهای اروپایی و بر اساس استانداردهایی که واژه "ثبات" مورد تعریف و استفاده قرار می گیرد، ایران کشور با ثباتی نیست. بر اساس چنین تعریفی، دست رسی ایران به توانایی غنی سازی تا 4 درصد، صلح و ثبات منطقه و جهان را تهدید می کند. اگر ایران توانایی این را داشته یا دارد که خارج از نظارت ناظران آژانس، فعالیت های گسترده ای را راه اندازی و مدیریت کند، به نحو اولی قادر به غنی سازی تا 90 درصد خواهد بود. به ویژه این که ایران، با اعلام یکباره فعالیت های هسته ای خود و اعلام حجم پیشرفت و سرمایه گذاری و دست آوردهای خود، جامعه جهانی را شوکه کرده است. اکثریت قریب به اتفاق اعضای کلوپ اتمی – مثلاً ژاپن – به صورت معمول تأسیسات غنی سازی اورانیوم دارند، اما به لحاظ تئوریک و به لحاظ سوابق سیاسی این کشورها و نوع تعریفی که از این کشورها به لحاظ ادبیات جاری بین الملل ایجاد شده، این تلقی در مورد آنان وجود ندارد که این کشورها امنیت و صلح جهانی یا منطقه ای را تهدید می کنند. علت را باید در پیدایش احساس نا امنی گسترده و بی اعتمادی مشترک نسبت به اهداف جمهوری اسلامی از دست یابی به فن آوری هسته ای و نیز میزان پای بندی کشور ما به تعهدات و میثاق های جهانی از یک سو و ساختار قدرت در ایران، میزان وثوق طرف های مذاکره کننده ایرانی و کنترل آن ها بر جناح های صاحب قدرت و تعیین کننده در ایران از سوی دیگر جست و جو کرد. ساختن بمب اتمی، یک فرایند طولانی علمی – تکنولوژیک و شدیداً پر هزینه است. این روند از شناخت انرژی مهیب هسته ای، نحوه و روند ایجاد و سپس تحت کنترل در آوردن و هدایت آن آغاز و به ساخت سلاح هسته ای منتهی می شود که در این چرخه، ساخت سلاح تنها بخش کوچک و نقطه پایانی این راه پر هزینه، دشوار و طولانی است. بدین معنا، اگر کشوری از سطح علمی و تکنولوژیک لازم برای ایجاد و کنترل نیروی هسته ای برخوردار باشد، در کم ترین زمان و با کم ترین هزینه قادر به تولید سلاح هسته ای نیز خواهد بود. برای مثال، آلمان و ژاپن فاقد بمب هسته ای هستند؛ اما از چنان سطح علمی و فن آوری برخوردارند که هر زمان که بخواهند، در کم ترین زمان قادر به ساخت بمب هسته ای پیشرفته خواهند بود. حال اگر در نظر بگیریم که در کشور ما از مجموعه پیشرفت علمی، فنی و توسعه تکنولوژیک، اولویت اصلی بر مهار نیروی هسته ای قرار گرفته است، می توانیم علت نگرانی جامعه صنعتی را از تلاش های هسته ای ایران درک کنیم. برای نمونه، می توان به اظهار نظر رابرت این هورن، کارشناس تسلیحات هسته ای بیل کلینتون، اشاره کرد. او می گوید: «کشوری که چرخه تولید و بازیافت سوخت اتمی را دارا باشد، در موقعیتی است که هر زمان قادر به ساخت بمب هسته ای خواهد بود.» حال اگر به اتهام هایی که صرف نظر از صحت و سقم آن ها به اهداف سیاسی ایران در سطح منطقه نسبت داده می شود توجه کنیم و بافت قدرت و تصمیم گیری و سیاست گذاری شدیداً پیچیده و غیر شفاف کشور را مد نظر قرار دهیم، ابعاد مشکل و احساس ترس و نگرانی اروپاییان و جهان از تجهیز کشور به دانش هسته ای و تجهیز نرم افزاری و سخت افزاری آن روشن تر می شود. در صورتی که مبانی ترس و نگرانی جهان غرب به درستی فهم گردد، قاعدتاً می بایست برای رفع این نگرانی، هرچه بیش تر خود را به موازین و پیمان های بین المللی متعهد و مسؤول نشان داد، در جهت شفاف سازی بافت قدرت و سیاست گذاری کشور کوشید و با تنش زدایی در عرصه سیاست خارجی و نشان دادن مسؤولیت پذیری دولت مردان و تصمیم گیران کشور به صلح جهانی و امنیت منطقه ای و بین المللی، حداقل به افکار عمومی جهانیان آرامش بخشید و زیر ساخت لازم برای مذاکره و رسیدن به تفاهم در سطح دولت ها را فراهم نمود. اما متأسفانه بی توجهی به عرف سیاست بین المللل و حساسیت های افکار عمومی و دولت مردان جهان صنعتی، ناآگاهانه با سخنان و موضع گیری های خود، نفت بر آتش می پاشند که تهدید به خروج از NPT تنها گوشه کوچکی از آن است. یکی دیگر از محورهای ایجاد نگرانی در اروپا و پدید آمدن اتفاق نظر پیرامون ضرورت کنترل و نظارت غیر عادی و مبالغه آمیز نسبت به تحرکات علمی ما و بی اثر یا کم اثر شدن عضویت در NPT در کاهش نگرانی های جهانی را باید در غیر شفاف بودن بافت و ساختار قدرت در ایران جست و جو کرد. بدیهی است صرف امضای قراردادها و مقاوله نامه های جهانی باعث اعتماد سازی نخواهد شد. چگونه ممکن است که قراردادهای بسیار محدود مانند توسعه فرودگاه یا اپراتور دوم تلفن همراه را بتوان لغو کرد، اما از دیگران انتظار داشت تا به استناد امضای مقامات رسمی کشور در ذیل پرمناقشه ترین مقاوله نامه ها و تعهدات جهانی مانند NPT احساس امنیت و اعتماد کنند؟ چگونه می توان رسماً مقاوله نامه ها و میثاق های جهانی حقوق بشر یا روابط کاروکارگری بین المللی را امضا کرد اما از اجرای صریح آن ها در عمل طفره رفت و انتظار داشت تا جهانیان به قول ها و تعهدات اخلاقی و حقوقی ما پیرامون حساس ترین مسایل جهانی اعتماد کنند؟ چنین است که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان نسبت به اهداف کشورما از تحقیقات و اجرای طرح های توسعه ای هسته ای نگرانی هایی پدید آمده است که فضای مورد نیاز دولت مردان آمریکایی و اسراییلی را برای ایجاد نگرانی جهانی و اتفاق و اتحاد در مقابله با سایت های هسته ای ایران ایجاد نموده است. پادمان(مقررات ایمنی) بعد از NPT مقررات دیگری هم وضع گردید، به نام Safeguards که به فارسی پادمان یا مقررات ایمنی ترجمه شده است. مقررات پادمان نحوه و چگونگی جمع آوری مواد رادیواکتیو را اعلام می دارد واین که، چگونه باید زباله ها را نگه داری کرد، چگونه باید جابه جا کرد و نیز کشورهای عضو NPT برای جلوگیری از تولید سلاح های هسته ای چه وظایف و چه مسؤولیت هایی دارند و چه انتظاراتی باید از جامعه جهانی و آژانس بین المللی داشته باشند. پروتکل الحاقی مقررات جدید و سختی است که به مقررات است پادمان اضافه شده است. مقررات پروتکل الحاقی، قدرت و اختیارات آژانس بین المللی را برای کنترل تولید فن آوری هسته ای و استفاده از آن،ا بسیار بیش تر و وسیع تر نموده است. اما پروتکل الحاقی به صورت قراردادی است میان آژانس بین المللی انرژی هسته ای با هر یک کشورهایی که دارای فعالیت های هسته ای می باشند. بر همین اساس، در پروتکل الحاقی دو مطلب کلیدی و مهم وجود دارد و آن این است که به موجب این قرارداد، هر کشوری که بخواهد این پروتکل را امضا کند، حق دارد شرایط خود را با آژانس در میان بگذارد، یعنی ، اگر ایران برای امضای پروتکل الحاقی نظر و شرطی داشته است، می توانسته است در همان ابتدا شرایط خود را بگوید. این شرایط در شورای حکام بررسی و سپس در مورد آن تصمیم گیری می شود. همین طور باید الحاق به پروتکل، در قوه مقننه هر کشور به تصویب برسد تا ضمانت اجرایی داشته باشد.در رژیم حقوقی کنونی و در چارچوب مقررات NPT ، غنی سازی اورانیوم، جداسازی ایزوتوپ ها، بازفرآوری، (Reprocessing) و استخراج پلوتونیوم از پس مانده یا زباله سوخت اتمی در نیروگاه هسته ای ممنوع نیست. اما فن آوری هسته ای در هر سطحی، ماهیت کاربردی دوگانه دارد. یعنی هر کشوری که به فن آوری تغلیظ اورانیوم و استخراج پلوتونیوم دست رسی پیدا کند، قادر به ساخت سلاح¬ های هسته ای نیز خواهد بود.
|