مسئولیت نهادهای بینالمللی در جبران خسارت وارده به ایران
متأسفانه، از ابتدای طرح موضوع هسته ای برخی از کشورها از شوراي حکام و شوراي امنيت به عنوان ابزاري جهت پيشبرد اهداف سياسي و تبليغي خود بهرهبرداري نمودند و در اين مسير تخلفات عمدهاي را از تعهدات بينالمللي خود مرتکب شده و سبب وارد آمدن خسارات به جمهوري اسلامي ايران شدند. برخي از تخلفات و خسارت هاي وارده از سوي اين کشورها، به شرح زير مي باشد: هزينه کردن امکانات و توان آژانس: برجسته کردن فعاليتهاي صلحآميز هستهاي ايران تاحدي که حجم بالايي از امکانات و توان آژانس را به بررسي اين موضوع اختصاص داد، موضوعی است که باید پیگیری شود. اين در حالي است که آژانس مسئوليت عيني در برابر موضوعات بسيار مهمتري نظير ترويج و تسهيل استفاده از انرژي هستهاي براي مقاصد صلحآميز و اجراي مادۀ 4 معاهده منع گسترش سلاحهاي هستهاي و مواد 2، 3 و 8 اساسنامۀ خود از يک سو، و پيگيري تعهدات خلع سلاحي کشورهاي دارندۀ سلاح هستهاي و طراحي مکانيسمي براي راستي آزمايي فعاليتهاي هستهاي غير اعضاء طبق مادۀ 6 معاهده را از سوي ديگر دارد. البته، با اثبات صلحآميز بودن برنامۀ هستهاي ايران، ترديدي باقي نمي ماند که طرح موضوع هستهاي ايران در شوراي حکام و متعاقباً شوراي امنيت، براي ايجاد انحراف در پيگيري وظائف و مسئوليت هاي اصلي آژانس طراحي شده بود. نقض مادۀ 4 معاهدۀ منع گسترش سلاحهاي هستهاي: طبق اين ماده، "هيچ يك از مواد معاهده به نحوي تفسير نخواهد گرديد كه به حقوق غيرقابل انكار هر يك از اعضاي آن به منظور توسعۀ تحقيقات، توليد و بهرهبرداري از انرژي هستهاي جهت اهداف صلح جويانه خللي وارد نمايد و همۀ اعضاي معاهده متعهد ميگردند كه تبادل هرچه وسيع تر تجهيزات، مواد، دانش و اطلاعات فني را جهت مصارف صلح جويانۀ انرژي هستهاي تسهيل نموده و حق شركت در اين مبادلات را دارند." متأسفانه، اين کشورها نه تنها به تعهد خود طبق اين ماده از معاهدۀ NPT عمل نکرده اند، بلکه حتي آن را نقض نموده و در راه اعمال حقوق مسلم ملت ايران که بدون اتکاء و وابستگي به خارج از کشور صورت گرفته، مبادرت به ايجاد موانع و محدوديت مي کنند. اين چند کشور، با استفاده از تمام توان خود سعي کردند راه همکاري هاي هستهاي با ايران را مسدود کنند. ايجاد اختلال در فعاليتهاي صلحآميز هستهاي ايران و افشاي اطلاعات محرمانه: براساس ادعاها و اتهامات چند کشور معدود، آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز موضوع هستهاي ايران را يک "مورد خاص" خواند که بررسي آن نيازمند انجام اقدامات فراتر از الزامات موجود حقوقي ايران بود. از اين رو، تاكنون بيش از 3700 نفر روز بازرسي از تأسيسات و فعاليتهاي هستهاي ايران صورت گرفتهاست. اين بازرسي هاي گسترده، سبب ايجاد اختلال در پيشبرد امور تأسيسات مختلف هستهاي گرديد. حضور مداوم بازرسان در تأسيسات هستهاي، مانع از اين مي شد که محققان و پرسنل تأسيسات در محيطي آرام به کار خود ادامه دهند. اين در حالي است که برابر مادۀ 4 موافقتنامۀ پادمان بين ايران و آژانس (INFCIRC/214)، پادمان بايد به گونه اي اجراء شود که از مداخلۀ بي مورد در فعاليتهاي صلحآميز هستهاي ايران و به ويژه در بهرهبرداري از تأسيسات هستهاي اجتناب گردد. برابر مادۀ 9 همين موافقتنامه نيز در بازرسي هاي آژانس اشکالات و مزاحمت هاي ممکن براي دولت ايران بايد به حداقل برسد. اما، با توجه به اطلاعات دروغين اين چند کشور و ويژه تلقي کردن موضوع هستهاي ايران، فراتر از اين مواد عمل شد و جمهوري اسلامي ايران نيز نهايت همکاري خود را براي اثبات اظهاراتش به عمل آورد. در همين راستا، اطلاعات حساس و محرمانه اي که براي انجام وظائف آژانس در اختيار آن قرار گرفت نيز بعضاً افشاء شدند. جمهوري اسلامي ايران در نامه هاي مختلف خود اين موضوع را به آژانس متذکر گرديد. اين در حالي است که طبق مواد 5 و 9 موافقتنامۀ پادمان فيمابين ايران و آژانس، آژانس بايد کليۀ احتياط هاي لازم را جهت حفظ اسرار تجاري، صنعتي و ساير اطلاعات محرمانه اي که طي اجراي اين موافقتنامه از آن آگاه مي گردد به عمل آورد. چنان چه اين کشورها فشار وارد نمي کردند و اجازه مي دادند که آژانس وظائف خود را در محيطي آرام و به دور از جنجال هاي سياسي انجام دهد، طبيعتاً شاهد بروز اين مشکلات نيز نمي شديم. اين کشورها قضاوت سياسي خود را زودتر از نتايج راستي آزمايي آژانس ارائه و به همين علت، فضا را آلوده کردند. اکنون، پس از گذشت حدود 5 سال شاهديم که اظهارات ايران صحيح بود و اين کشورها دروغ مي گفتند. ايجاد وقفه در فعاليتهاي صلحآميز هستهاي ايران: بنا به دلائلي که در بالا گفته شد، يکي ديگر از اقداماتي که جمهوري اسلامي ايران براي شفاف سازي و اعتماد سازي در فعاليتهاي خود انجام داد، تعليق بيش از دوسال و نيم فعاليتهاي مرتبط با غنيسازي خود مي باشد. در اين راستا، برخي از کارگاه ها تعطيل شدند و نيروهاي بسياري نيز در اين مدت بيکار شدند و روند برنامۀ كاري و برنامه ريزي تأمين انرژي دچار آسيب و اختلال گرديد. در اين راستا، آسيب فراوان از لحاظ انساني، مالي و سياسي بر جمهوري اسلامي ايران وارد شدهاست. حال، با اثبات صلحآميز بودن فعاليتهاي هستهاي ايران، چه کسي پاسخگوي جبران اين همه خسارتها مي باشد؟ نقض مادۀ 11 اساسنامه آژانس در تسهيل پروژه هاي همکاري فني: شوراي امنيت که اساس درگيري آن در موضوع هستهاي ايران غيرقانوني بود، همکاري هاي فني آژانس با ايران را قطع کرد. اين در حالي است که فلسفۀ وجودي آژانس کمک به اعضاء در اين زمينه مي باشد. برطبق مادۀ 11 اساسنامۀ آژانس، "هريك از اعضاء يا گروهي از اعضاي آژانس كه مايل به تشكيل يك پروژه براي تحقيقات، توسعه يا كاربرد عملي انرژي هستهاي جهت اهداف صلح جويانه باشند، ميتوانند از آژانس در مورد تأمين مواد شكافت پذير ويژه و ساير مواد، خدمات، تجهيزات و تأسيسات لازم براي اين منظور تقاضاي كمك نمايند و آژانس نيز بر اساس تقاضاي هر يك از اعضاء يا گروهي از اعضاء، مساعدت لازم را جهت تأمين مالي به آنان براي اجراي پروژههاي مزبور از طريق كمك هاي خارجي ارائه مينمايد". اين کشورها با اين اقدام خود، به حيثيت آژانس نيز لطمه وارد آوردند. البته، نه تنها اقدامات فوق ناقض اساسنامه مي باشد، بلكهاقدامات يك جانبه و كارشكنانه و اعمال تحريم علیه جمهوری اسلامی ايران مانند توقف يك جانبۀ تكميل نيروگاه اتمي بوشهر و همچنين لغو ساير قراردادهاي همكاري هاي اتمي با كشورهاي اروپايي، ممانعت دول اروپايي از همكاري شركت هاي ذي ربط با ايران، اساساً با توجه به هدف از تأسيس آژانس بينالمللي انرژي اتمي براي توسعۀ استفادۀ صلح جويانه از انرژي اتمي نقض اساسنامۀ آژانس و مفاد معاهدۀ منع اشاعه را موجب شده است. خسارت هاي معنوي: مهمترين خسارتي که بر جمهوري اسلامي ايران وارد شد، تلاش براي وارد آوردن خدشه به حيثيت آن در عرصۀ بينالمللي بوده است. در همين راستا، قرار دادن نام برخي دانشمندان، مسئولين و شرکت هاي ايراني در فهرستي از تحريمها و محدوديتها نيز براي وارد آوردن لطمه به شخصيت و حيثيت آنان صورت گرفته است. اين كشورها همچنين سعي كرده اند كه جمهوري اسلامي ايران را كه كشوري صلح جو و عدالت طلب مي باشد، جنگ طلب معرفی نمايند و در سايركشورها نسبت به ايران ايجاد بدبيني نمايند كه به نوبۀ خود قابل پيگيري است. به راستي اگر جمهوري اسلامي ايران براي فعاليتهاي صلحآميز خود بايد اين چنين تحت فشارهاي غيرقانوني قرار مي گرفت، پس نقض متعدد تعهدات بينالمللي اين کشورها در حوزه هاي مختلف، بايد چه پاسخي را دريافت نمايد؟ بر اين اساس، اين کشورها حداقل کاري که مي توانند انجام دهند اين است که به اشتباهات خود اعتراف نموده، از ملت بزرگ ايران عذرخواهي کرده، رفتار خود را تصحيح و خسارت هاي وارده به جمهوري اسلامي ايران را نيز جبران نمايند. جمهوري اسلامي ايران و شهروندان ايراني نيز حق خود مي دانند که عليه بانيان اين اقدامات غيرقانوني، جهت جبران خسارات وارده به راه کارهاي حقوقي متوسل گردند و اين کشورها نيز بايد مسئوليت اقدامات خود را پذيرفته و در قبال آن پاسخگو باشند.
|