اصول حقوق بشر از دیدگاه حضرت علی (ع)
مقدمه :حقوق و مقررات در زندگی اجتماعی بشر یک نیاز اجتناب ناپذیر است و این امر باعث شد که آفریدگار جهان از میان جامعه انسانی پیامبرانی برانگیزاند تا قوانین و مقررات اجتماعی و نظم را به آنان بشناساند . اما در طول تاریخ همواره عده ای در برابر مردم ایستاده و همه قوانین و مقررات را در جهت حقوق خود کشانده و دیگران را از حقوق ذاتی ، طبیعی و اجتماعی خویش بی بهره ساخته تا از او فرمان ببرند و بندگی او را به گردن بگیرند .با برانگیخته شدن پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) و آگاه ساختن مردم به حقوق طبیعی و اجتماعی شان موجب آزاد شدن آنان از بندگی شیطان به بندگی خدای رحمان گردید .امام علی (ع) نیز با فراهم کردن همین زمینه ، مسئولیت ها و وظایف و حقوق انسان ها در برابر همه چیز و همه کس را یادآوری می کند و در کتاب ارزشمند نهج البلاغه در قالب خطبه ها ، مکاتبات و کلمات قصار ، حقوق اساسی آحاد مردم و حتی حیوانات را مطرح می کند که در نوشته زیر سعی نموده ام با هدف گردآوری مطالب ارزنده تری ، نظر خوانندگان گرامی را با افکار بلند و الهی حضرت علی (ع) ، درباره حقوق اساسی انسان ها آشنا نمایم . ۱- اصل حق حیات :منشا حق می تواند فطری و طبیعی (خدادادی) باشد مانند حق حیات و بهره مند شدن از نظام طبیعت تا آنجا که به حقوق دیگران (حال و آینده) تجاوز نشود ، هر کس در اصل آفرینش آزاد آفریده شده و ذاتاً حق انتخاب دارد .اصلی ترین حق هر انسان که پایه حقوق دیگر محسوب می شود حق حیات است یعنی هر کس باید به حیات دیگران احترام بگذارد .امام علی (ع) در بیانات خویش نه تنها به این حق مهم اهمیت می دهد بلکه در مکتب تربیتی خویش افراد را در جهت رعایت آن نیز تربیت می کند و با ژرف نگری هر چه تمام تر ، آثار وضعی و اجتماعی عدم توجه حق حیات افراد را می شمارد و در فرمان مشهور خویش به مالک اشتر می فرماید :«بپرهیز از خون ها و ریختن آن به ناروا ، که چیزی چون ریختن خون به ناحق ، آدمی را به کیفر نرساند و گناه را بزرگ نگرداند و نعمت را نَبَرد و رشته عمر را نَبُرد و در ادامه همین سخن ، آن حضرت به کیفر روز قیامت اشاره کرده می فرماید : والله سبحانه مبتدی و بالحکم بین العباد فیما تسافکوا من الدماء یوم القیامه : یعنی خداوند سبحان روز رستاخیز نخستین داوری که میان بندگان کند ، در خون هایی باشد که از یکدیگر ریخته اند .» این بخش سخن امام علی (ع) حکایت از اهمیت زیاد داشتن حق حیات است ، زیرا اولین مسئله رسیدگی در روز قیامت آن خواهد بود .در ادامه حضرت علی (ع) بر نکته بسیار مهمی اشاره می کند و آن اینکه حاکم برای تقویت نهاد حکومت خود دست به خونریزی نزند ، مسئله ای که تاریخ بشریت همیشه از آن رنج برده است و شاید به همین دلیل نیز اعلامیه جهانی حقوق بشر ، حق حیات را در اصول اولیه خود بیان کرده است .منشاء دیگر حق قراردادی است که قانون آن را تعیین می کند ، خواه این قانون مستند به شرع باشد یا به وضع در هر جامعه ، مثل حقوق در روابط اجتماعی همچون حقوق خانواده ، کارگر ، کارفرما و حقوق قوانین ناشی از عقود و معاملات و غیره که در نظام های حکومتی بین آنان و مردم متبادل است .البته امام علی (ع) در حوزه نظام حقوقی اسلام جهت رعایت حق حیات قواعد متعددی درباره لزوم قصاص ، دیه ، بیان فرموده و یا در قضاوت های خویش به کار بسته است . علی (ع) امامت خویش را به همراه احترام به حیات بشر شروع می کند و در اجرای آن نهایت تلاش را می نماید و سرانجام در آخرین وصیت های خویش نیز به رعایت همه جانبه احتیاط در دماء (خون) اشاره کرده و می فرماید : «پسران عبدالمطلب ، نبینم در خون مسلمانان فرو رفته اید و گویید امیر مومنان را کشته اند ، بدانید جز ، کشنده من نباید کسی به خون من کشته شود .» ۲- اصل کرامت انسانی :از دیگر اصول مهم پایه حقوق بشر ، کرامت انسانی است . خداوند سبحان در قرآن کریم با عبارت «لقد کرمنا بنی آدم – همانا فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم» به این حقیقت اشاره می کند ، حضرت علی (ع) نیز در خطبه ای با شرح خلقت آدم (ع) می فرماید :خدا از فرشتگان خواست تا آنچه در عهده دارند ، ادا کنند و عهدی را که پذیرفته اند وفا کنند ، سجده او را از بن دندان بپذیرند ، خود را خوار و او را بزرگ گیرند و فرمود : آدم را سجده کنید ای فرشتگان ، فرشتگان به سجده افتادند جز شیطان که دیده معرفتش از رشک تیره شده و بدبختی بر او چیره ، خلقت آتش را ارجمند شمرد و بزرگ مقدار و آفریده از خاک را پست و خوار می داند . منشا این کرامت همان دمیدن روح خدایی در آدم است . امام علی (ع) در همین خطبه طی شرح مراحل خلقت انسان ، بدان اشاره کرده فرمود : پس از دم ، خون در آن دمید تا به صورت انسانی گردید . خداوند ذهن ها ، که آن ذهن ها را به کار گیرد و اندیشه ای که تصرف او را بپذیرد .این کرامت نظری پایه بزرگواری های عملی قرار می گیرد و اصول حقوقی و اخلاقی بسیاری بر اساس آن تنظیم می گردد .بر اساس اصل کرامت انسانی است که اصل آزادی و عدم بردگی انسان اعلام شده است . علی (ع) در یک بیان زیبا می فرماید : یا ایها الناس ، ان آد لم یلد عبداً ولاامه ، و ان الناس کلهم احرار . ای مردم ، آدم نه عبد و نه کنیز است ، و مردم همه آزادند . در نظام اسلامی و حکمرانی نیز امام علی (ع) به اصل کرامت انسانی توجه داشته و کارگزاران خود را به رعایت آن تذکر داده است ، مثلاً در فرمان حکومتی خویش به مالک اشتر می فرماید : «مهربانی بر رعیت را برای دل خو پوشش گردان و در دوستی ورزیدن با آنان و مهربانی کردن با همگان همچون جانوری شکاری مباش که خوردنشان را غنیمت شمارند ، چه رعیت دو دسته اند :الف : دسته ای برادر دینی تو هستند . ب : دسته دیگر در آفرینش با تو همانند . گناهی از ایشان سر می زند ، یا علت هایی بر آنان عارض می شود ، یا خواسته و ناخواسته خطایی بر دستشان می رود ، به خطاشان توجه نکن و از گناه شان در گذر ، هر چند این سخن در ظاهر یک دستور اخلاقی است اما می تواند مبنای حقوقی در مناسبات سیاسی مردم و دولت قرار گیرد . توجه به کرامت انسانی فقط در قالب قواعد خشک حقوقی جلوه گر نیست بلکه امام علی (ع) با اعمال و رفتار خود مردم را به آن توجه داده و دست به فرهنگ سازی می زند ، مثلاً حضرت از جنگ (صفین) که به کوفه باز می گشت به (شبامیان) که تیره ای از قبیله همدان بودند ، برخورد ، حرب بن شر حبیل شبامی که از بزرگان قوم خود بود به سوی حضرت آمد و سپس پیاده به راه افتاد ، امام که سواره بود فرمود :«بازگرد که پیاده رفتن چون تویی با چون من ، موجب فریفته شدن والی است و خواری مومن .» در حرکتی دیگر دهقانان شهر «انبار» هنگام رفتن ایشان به شام پیاده شدند و پیشاپیش دویدند ، حضرت فرمود : «این چه کار بود که کردید ؟ گفتند : عادتی است که داریم و بدان ، امیران خود را بزرگ می شماریم ، فرمود : بخدا که امیران شما از این کار سودی نبردند و شما در دنیایتان خود را بدان به رنج می افکنید و در آخرتتان بدبخت می گردید و چه زیانبار است رنجی که کیفر در پی آن است و چه سودمند است آسایشی که با آن از آتش امان است .» از این حرکت ها به خوبی مشاهده می شود که امام علی (ع) چگونه نگذاشت به کرامت و بزرگواری انسان لطمه وارد شود هر چند در برابر حاکمی چون او باشد .گذشته از همه اینها ، علی (ع) نه فقط رعایت کرامت انسان را در حال حیاتش لازم می دید بلکه سفارش می نمود که بعد از مرگ نیز احترام انسان باید حفظ شود حتی اگر دشمن باشد .اوج توجه آن حضرت در وصیت نامه ایشان در مورد قاتل خویش است که فرمد : «دست و پا و دیگر اندام او را مبرید که من از رسول خدا (ص) شنیدم : بپرهیزید از بریدن اندام مرده هر چند سگ دیوانه باشد .همه این موارد بیانگر آن است که کرامت انسان پایه اصول حقوقی و آداب اخلاقی قرار می گیرد ، از طرف دیگر علی (ع) جهت رعایت اصل کرامت ، آسیب شناسی می کند .از مهم ترین مواردی که اصل کرامت انسان را مورد خدشه قرار می دهد ، کبرورزی حاکمان است بدین خاطر او تذکرهای مهمی درباره کبر و به خصوص کبر حاکمان می دهد .علی (ع) در این خصوص می فرماید : «اگر خدا اجازه کبر ورزیدن را به یکی از بندگانش می داد ، به یقین چنین اجازه ای را به پیامبرانش می داد ، لیکن خدای سبحان ، بزرگی فروختن را بر آنان ناپسند و فروتنی شان را پسندید . ۳- اصل حق آزادی و رعایت حقوق مخالفان :اصل آزادی و آزاد منشی از اصول اولیه اسلام است که حضرت علی (ع) بر آن تاکید دارد و در رفتارهای خود نیز به آن عمل می کرد . آن حضرت نه تنها قائل به آزادی اجتماعی بشر بود بلکه معتقد به آزادگی انسان ها نیز هست . امام علی (ع) در نامه خود به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) می فرماید :«و لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حراً … هرگز بنده دیگری مباش ، چرا که خداوند تو را آزاد آفریده است و در حدیث دیگر فرموده اند : الناس کلهم احرار – همه مردم اصالتاً آزادند و این اصل یکی دیگر از اصیل ترین پایه های نظام اسلامی است که اسلام بر آن تاکید دارد . آزادی به معنای حق و اختیار و به طور کلی مستقل و مختار بودن شخص ، در گزینش اعمال خود است و دارای شاخصه های فراوانی شامل آزادی اندیشه و بیان ، آزادی قلم ، آزادی اجتماعی ، آزادی عقیده و دین ، آزادی رفتار و کردار است . حضرت علی (ع) در عهدنامه ای که به مالک اشتر می نویسد ، به وی یادآوری می کند که مردم آن سرزمین یا بردار دینی تو هستند و یا در آفرینش با تو همانندند و … امام در این نامه نمی گوید مهربانی و دوستی و گذشت و بخشایش خودت را شامل تنها ، برادران دینی خود کن و با غیر مسلمان چنین رفتار مکن ، بلکه حکم کلی می دهد و شامل حال همه مردم می شود از جمله حقوق غیر مسلمانان که باید آزادانه از آن استفاده کنند تا بتوانند به آیین و اندیشیدن و اظهار کردن اندیشه و اعتقادات خود عمل نمایند . از برجسته ترین ویژگی های حکومت امام علی (ع) به عنوان یک حاکمیت شایسته و با خرد ، رعایت حقوق مخالفان است . در همین راستا و در رعایت حقوق مخالفان ، امیر المومنین (ع) به خوارج که از سرسخت ترین مخالفان عقیدتی و سیاسی او بودند ، می فرماید : شما نزد ما سه حق دارید : ۱- آمدن به مسجد برای عبادت و اظهار نظر و عقیده و اندیشه . ۲- گرفتن سهم خودتان از بیت المال . ۳- شمشیر نکشیدن به سوی شما تا هنگامی که به روی ما شمشیر نکشیده اید . بدین وسیله حضرت علی (ع) آزادی ، عدالت و امنیت را برای مخالفان خود تضمین می کند و آن را جزو حقوق آنان به شمار می آورد . مرحوم شهید مرتضی مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) می نویسد : شاید این مقدار آزادی در دنیا بی سابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تا این درجه به دموکراسی رفتار کرده باشد ، مخالفان حضرت می آمدند در مسجد و در سخنرانی و خطابه حضرت پارازیت ایجاد می کردند . روزی امیر المومنین (ع) بر منبر بود ، مردی آمد و سوالی کرد ، علی (ع) با البداهه جواب گفت ، یکی از خوارج از بین مردم فریاد زید : قاتله و الله ما افقهه (خدا بکشد این را ، چقدر دانشمند است) دیگران خواستند معترض شوند اما علی (ع) فرمود رهایش کنید زیرا او تنها به من فحش داد . بارها پیش آمد که خوارج در نماز جماعت علی (ع) حاضر شدند و ضمن اقتدا نکردن به او ، با خواندن آیات قرآن ، تلاش می کردند جماعت او را بر هم زنند و در همان جماعت رخ به رخ او می ایستادند و او را مشرک و کافر می خواندند با این حال آن حضرت هیچگاه معترض آنها نشد ، آنها را از لیست مسلمانان خارج نکرد و حقوقش را از بیت المال قطع نکرد . در هر حال حضرت علی (ع) پیوسته می کوشید که این حقوق را برای شهروندان فراهم کند و همه نگرانی و دغدغه اش آن بود که افراد کم خرد و تبهکار ، زمام امور را در چنگال قدرت خود گیرند و آزادی و عدالت را از میان بردارند . ۴- اصل حقوق مساوات : واژه عدل در فرهنگ اسلامی عموماً به معنای مساوات گرفته می شود ، در بیانات امام علی (ع) به فراوانی این کلمه کاربرد دارد و نقش آن را در نظام حقوقی و اجرایی به روشنی مشاهده می کنیم . امام علی (ع) در فرمانروایی به مساوات به منزله یک اصل می نگریست ، اگر به فرمان حکومتی آن حضرت به مالک اشتر نگاه گذرایی بیندازیم ، در می یابیم همه دستورهایی که معظم له در این فرمان مقرر فرموده ، مربوط به همه انسان هایی است که در جامعه اسلامی زندگی می کنند و هیچ گونه تفاونتی در ملیت ، نژاد ، رنگ ، و … میان آنها قائل نبود . حضرت توجه عمیق به مساوات در بهره مندی از بیت المال ، در برابر قانون و مساوات در رجوع محکمه صالح و رسیدگی عادلانه دارد : الف : مساوات در بهره مندی از بیت المال در زمان فرمانروایی امام علی (ع) مساوات در بهره مندی از بیت المال یک اصل به حساب می آمد ، نظر به اینکه در زمان خلفای پیشین تبعیض در بهره مندی از بیت المال یک امر رایج بود و بعضی مردم را بر بعضی دیگر برتری می دادند یعنی سابقین در اسلام را بر غیر آنها برتری می دادند و یا مهاجرین قریش را بر مهاجرین غیر قریش و تمام مهاجرین را نسبت به انصار برتری دادند و عرب را بر عجم مزیت می بخشیدند . با اینکه این تبعیض با گذشت بیست و دو سال رنگ دین و تقوایی به خود گرفته بود ، لذا عده ای از افراد موثر جامعه در مقابل اقدامات علی (ع) مقاومت می کردند ، اما علی (ع) با زدودن تبعیض و از بین بردن عواملش ، سیره نبوی را بار دیگر در جامعه اسلامی حاکم ساخت . امام علی (ع) در رعایت مساوات حتی به مصلحت اندیشی گروهی از دوستان خود نیز توجه نکرد و استفاده از هر گونه حیله قانونی را در این زمینه مردود می شمرد برای مثال روزی مالک اشتر خدمت امام علی (ع) رسید و عرض کرد : یا امیر المومنین ، با اهل کوفه جنگ جمل را به پایان رساندیم و با مردم بصره و کوفه بر شامی ها در جنگ صفین پیروز شدیم . آن زمان رای نهایی آنها یکی بود ، ولی اکنون به واسطه اینکه شما در تقسیم بیت المال عادلانه رفتار می کنید و عرب و عجم ، فقیر و غنی در نظرتان یکسان است ، مردم طاقت ندارند و نیت شان ضعیف گردیده و برای رسیدن به آرزوهای خود ، شما را رها می کنند و به طرف معاویه می روند ، اهل دین و حقیقت کم اند و بیشترشان خواستار دنیا هستند و دین را برای دنیا می فروشند ، حال اگر این مال را به آنها ببخشید به طرف شما متمایل می شوند و خداوند نیز شما را پیروز نموده ، دشمنان را سرکوب می نماید . حضرت در پاسخ فرمود : با وجودی که روشم این است که می بینی باز می ترسم مبادا کوچک ترین کوتاهی یا ذره ای انحراف از من سرزده باشد . اما پراکنده شدن مردم به واسطه تاب نیاوردن ، دشواری و سنگینی حق و عدالت است ، خدا می داند فرار آنها از من ، نه برای این است که از طرف من ستمی دیده اند یا شخص عادلی را پیدا کرده به سویش می روند ، بلکه تنها به واسطه رسیدن به پیرایه های دنیای فانی از حقیقت برگشته اند و روی به باطل می آورند و روز قیامت مورد پرسش قرار خواهند گرفت که : آیا شما برای دین عمل می کردید یا دنیا ؟ تذکری را که شما راجع به دادن اموال به اشراف دادی ، من هرگز حق کسی را به دیگری نخواهم داد و با مال مردم نصرت نمی جویم . یکی دیگر از روش های مرسوم خلفای پیشین بهره گیری افرادی از بیت المال به صورت قرض و عاریه گرفتن بود ، و این امر به صورت رویه عملی در آمده و مردم هم آن را خلاف شرع نمی دانستند . حضرت علی (ع) در دوره فرمانروائی خود سخت با آن برخورد کرد ، خاصه وقتی که پی برد دخترش گردنبندی از بیت المال به عاریه گرفته است به شدت متصدی بیت المال و دخترش را مورد عتاب قرار داد و آنان را از این کار منع کرد . در این قضیه حضرت علی (ع) به ابی رافع فرمود : آیا به مسلمانان خیانت می کنی ؟ عرض کرد : پناه بر خدا به اینکه خیانت کنم ، فرمود : چگونه گردنبندی از بیت المال را به دخترم عاریه دادی ، بدون اذن من و رضای آنها . علاوه بر اینها ، آن حضرت بر اعمال کارگزارانش نیز به دقت نظارت می کرد تا در رعایت اصل مساوات هیچ گونه تخلفی صورت نگیرد و در مقام اجرای مساوات نهایت دقت را به عمل آورند تا عدالت وی برای همیشه به یادگار بماند و عدل ورزی اش افتخاری بر تارک تاریخ بشریت باشد . ب : مساوات در برابر قانون اقدام عملی حضرت علی (ع) باعث گردید تا کارگزاران و مقامات نتوانند از قانون ، استنباط تبعیض آمیز داشته باشند و مساوات انجام نگیرد . زیرا اگر این جریان در اسلام رشد می کرد و وجهه شرعی به خود می گرفت ، خطری بس بزرگ بود ، چرا که بر اساس آن بسیاری از حقوق شهروندان حکومت اسلامی از میان می رفت . در همین راستا خوارج با سوء استفاده از آیات قرآن ، نظامی حقوقی ترسیم می کردند که اشخاص گناهکار در زمره کافران قرار می گرفتند و بر اساس آن از حقوق اجتماعی خود محروم می گشتند ، سپس با تنگ نظری هر چه تمام تر مصادیق گناه کافران را هم تعیین کرده آن حکم کلی را به اجرا در می آوردند . علی (ع) در برابر چنین استنباط های ناروایی ایستاد . امام در رد دیدگاه خوارج ، به سیره نبوی استدلال می کرد . خلاصه اینکه علی (ع) در اجرای قانون ، همه مردم را مساوی می دانست و اجازه نمی داد که نسبت به کسی ، قانون اجرا نشود و یا توسط ماموران اجرا به نام قانون به کسی ستم شود . ج – مساوات در رجوع به محکمه صالح و رسیدگی عادلانه رعایت مساوات توسط حاکمان ، نسبت به مردم ، از جمله اصول مسلم در زمامداری علی (ع) است در این خصوص حضرت طی نامه ای به بعضی از والیان خود نوشت :با همگان یکسان رفتار کن تا بزرگان در تو طمع ستم نبندند و ناتوان از عدالت تو مایوس نگردند . در این بیان ، امام بلافاصله به آثار اجتماعی اصل مساوات می پردازد و می فرماید : اینکه بزرگان طمع به ستم نبندند و ناتوان از عدالت مایوس نشوند ، عواملی هستند که در برقراری ثبات اجتماعی و امنیت عمومی بسیار موثرند زیرا اگر ناتوان از عدالت مایوس بشوند و توانگران چشم به ظلم داشته باشند ، هم جامعه فاسد می شود و هم مظلومان یگانه راه نجات را شورش و قیام بینند . امام علی (ع) در خصوص داشتن قضات عادل و مستقل به عنوان یک حق مسلم مردم به شریح قاضی تذکر می دهد و می فرماید : قاضی و دستگاه قضایی باید چنان عادلانه و منصفانه و مستقل عمل کنند که حتی دشمنان نیز به آن اعتماد داشته باشند و از عدالت آن مایوس نشوند . و در این خصوص نیز می فرماید :از میان مردم ، برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن ، کسانی که مراجعه فراوان مردم آنها را به ستوه نیاورد و برخورد مخالفان با یکدیگر او را خشمناک نسازد ، در اشتباهاتش پافشاری نکند ، بازگشت به حق پس از آگاهی برای او دشوار نباشد ، طمع را از دل ریشه کن کند و در شناخت مطالب با تحقیق اندک رضایت ندهد و در شبهات از همه با احتیاط تر عمل کند و دریافتن دلیل اصرار او از همه بیشتر باشد ، در مراجعه پیاپی شاکیان خسته نشود ، در کشف امور از همه شکیباتر باشد . کسی که ستایش فراوان او را فریب ندهد و چرب زبانی او را منحرف نسازد و حکم به گمان ندهد که از عدالت خارج است . لذا در حکومت امام علی (ع) نه تنها حاکم اسلامی باید حق مستمندان را در امور مختلف بدهند بلکه باید با زهدورزی درد آنان را تسکین دهند . ۵- اصل حقوق متقابل حکومت و مردم یکی از مهم ترین پایه های اساسی دوره زمامداری حضرت علی (ع) حقوق متقابل مردم و حکومت است که آن حضرت در خطبه ۳۴ نهج البلاغه به طور مبسوط به آن اشاره فرموده است . «یا ایها الناس ، ان لی علیکم حقاً ولکم علی حق . فاما حقکم علی فالنصیحه لکم و توفیر فیئکم و تعلیمکم کی التجهلوا ، و تادیبکم کیما تعلموا و اما حقی علیکم ، فالوفا بالبیعه ، و النصیحه فی المشهد و المغیب ، واجابه حین ادعوکم ، و الطاعه حین امرکم» حضرت در این خطبه حقوق متقابل هر یک از حکومت و مردم را به چهار حق اساسی تقسیم می کند و نخست حق مردم را بیان می دارد و این خود نوعی اهمیت دادن به حقوق عامه و در اولویت قرار دادن آن است . امام علی (ع) می فرماید :ای مردم ، همان گونه که من بر شما حقی دارم ، شما نیز بر من حق دارید ، حق شما بر من آن است که همواره در رهنمودهای خالصانه نسبت به شما بکوشم و در تامین رفاه در زندگی همگانی ، تمامی وسایل ممکن را فراهم سازم و در تربیت و تعلیم همگان در سطح گسترده کوتاه نیایم و در نظارت بر رفتار و کردار شما پیوسته هوشیار و هشدار دهنده باشم . و اما حق من بر شما آن است که در پیمان خود نسبت به ولی امر وفادار باشید و در کاستی ها و ناهمگونی ها که احیاناً پیش می آید ، خالصانه پیشقدم شوید ، در حضور و غیاب دولتمردان و تذکر دادن به مسئولان مربوطه بکوشید و دستورات صادره را در تمامی ابعاد سیاست گذاری دولت ، با جان و دل پذیرا باشید و هرگاه در پیشامدها فرا خوانده شوید ، بی درنگ اجابت کنید . الف : حقوق مردم بر حکومت حضرت علی (ع) چهار حق اساسی مردم بر حکومت و بالعکس را در خطبه بالا به شرح زیر بیان می دارد . ۱- هدایت گرایی (النصیحه لکم) ۲- فقر زدایی (وتوفیر فیئکم) ۳- جهل زدایی (وتعلیمکم کی لا تجهلوا) ، با توجه به اینکه عقب افتادگی ملت ها معلول بی توجهی دولت ها نسبت به تعلیم و تربیت به صورت فراگیر و مسائل فرهنگی است . ۴- قانون گرایی (و تادیبکم کیما نعملوا) ب : حقوق حکومت بر مردم ۱- وفاداری به بیعت (الوفاء بالبیعه) ۲- خیرخواهی و نصیحت در آشکار و نهان (النصیحه فی المشهد والمغیب) ظرافت سخن حضرت علی (ع) در این خطبه آن است که او به مردم نمی گوید حق شما این است که مرا نصیحت کنید بلکه او چندگام جلوتر می ایستد و می گوید این از حقوق حاکم است که شما مردم مرا نصیحت کنید . این سخنی است بس سترگ که ای مردم این حق حاکم است که او را نصیحت کنید و از پند خویش محرومش نکنید . ۳- در فراخوانی حاکم ، مردم اجابت کنند (واجابه حین ادعوکم) زیرا دولت به تنهایی و بدون کمک مردم نمی توانند در رفع مشکلات موفق شود . ۴- اطاعت کامل از امر او (والطاعه حین امرکم) این حق بدین معناست که پس از آنکه مردم ، دولت را صالح دانستند و با او پیمان بستند بایستی در تمامی برنامه ریزی های دولت که بر اساس مشاور هم فی الامر پی ریزی شده است فرمانبردار باشند . ۶- اصل حق انتقاد و استیضاح حکومت توسط مردم امام علی (ع) انتقاد سازنده و ناصحانه را در حکومت اسلامی نه تنها حق شهروندان که وظیفه واجب آنان می داند و پذیرش چنین انتقادی را نیز وظیفه مسئولان به شمار می آورد . از آنجا که حکومت و مردم در چارچوب یک قرارداد اجتماعی نسبت به یکدیگر دارای تعهد و حقوقی هستند از دیدگاه آن حضرت چنان چه یکی از طرفین به تعهد خود عمل نکند ، طرف مقابل نیز هیچ الزامی برای انجام تعهد خود نخواهد داشت . ۷- اصل حق داشتن حاکمی فروتن و با سعه صدر از دید امام علی (ع) حاکم باید رفتاری همراه با مهربانی ، گذشت ، به دور از خشونت و درنده خوئی و با سعه صدر با مردم خویش داشته باشد . حضرت در یک بیان کوتاه اما پرمعنا ابزار ریاست را سعه صدر معرفی می کند ، سعه صدر هنگامی خود را به خوبی نشان می دهد که فرد با داشتن قدرت و توان بر مجازات اقدام به عضو نماید . ریشه بسیاری از نابردباری ها و عدم سعه صدر حاکمان کبر و خودبزرگ بینی است ، امام در خطبه مشهور (قاصعه) به شدت با آن برخورد کرده می فرماید : اگر خداوند رخصت کبر ورزیدن را به یکی از بندگانش می داد به یقین چنین منتی را بر پبامبران برگزیده خود و دوستانش می نهاد ، لکن خدای سبحان ، بزرگ منشی را بر آنان ناپسند دید و فروتنی شان را پسندید . امام علی (ع) کبرزدایی حاکمان را زمینه مناسبی برای گوش فرادادن آنان به سخن دیگر مهیا می کرد در همین راستا نیز حضرت به مالک اشتر تاکید می کند و می فرماید : بخشی از وقت خود را خاص کسانی کن که به تو نیاز دارند . خود را برای کار آنان فارغ دار و در مجلس عمومی بنشین و در آن مجلس برابر خدایی که تو را آفرید ، فروتن باش و سپاهیان و یارانت را که نگهبانان اند یا تو را پاسبانانند از آنان بازدار تا سخنگوی آن مردم با تو گفتگو کند بس درماندگی در گفتار که من از رسول (ص) بارها شنیدم که می فرمود : هرگز امتی را پاک نخوانند که در آن ، امت بی آنکه بترسند و در گفتار درمانند ، حق ناتوان را از توانا نستانند ، تنگ خویی بر آنان و خود بزرگ بینی را از خود بران ، تا خدا بدین کار درهای رحمت خود را بر روی تو بگشاید . همه این موارد حکایت از آن دارد که علی (ع) درصدد تربیت و ساختن جامعه ای است که مردم در برابر حکمرانان راحت سخن گویند و بیم و هراس به دل راه ندهند . در نتیجه : آنچه در این نوشتار آمده خلاصه ای از اهم اصول و مسائل حقوق بشر از دیدگاه حضرت علی (ع) بوده است . از منظر امام علی (ع) حق حیات اصلی ترین حق بشر و به بهترین شکل باید پاسداری شود . امام علی (ع) حق را دوسویه و تعهدآور می داند : هیچ کس از هیچ حقی بهره مند نمی شو، مگر اینکه در برابر آن تکلیفی و وظیفه ای نیز بر عهده داشته باشد . - امام علی (ع) انسان را موجودی باکرامت دانسته و در عین حال او را موجودی غیر مستقل و وابسته به خدا و با هدف رسیدن به کمال و لقاء الله می داند . - حضرت نه تنها انسان را در برابر حقوق افراد بشر ، که در برابر چهارپایان و محیط زیست نیز مسئول می داند ، بزرگ ترین حق واجب اجتماعی ، حق شهروند و سرپرست نسبت به یکدیگر است که اگر رعایت شود ، اجتماع رو به اصلاح می رود و نظام سیاسی و اجتماعی و عقیدتی و اخلاقی پایدار می ماند ، و در صورت رعایت نشدن ، جامعه دچار همه گونه بحران می گردد . - علی (ع) آزادی و حقوق را برای همگان ، مسلمان و غیر مسلمان که با هم زندگی می کنند به یکسان می خواهد و به کارگزاران خویش سفارش می کند که نسبت به همه شهروندان رفتار یکنواختی داشته باشند و در اجتماع اسلامی همگان ، هم انتقاد سازنده و استیضاح همه مسئولان در همه سطوح را دارند و همه آنان باید در برابر مردم پاسخگو باشند . - امام آزادی و عدالت را به یکدیگر وابسته می داند و همه نگرانی و دغدغه او ، آن است که افرادی فاسد و تبهکار حکومت را به دست گرفته حقوق و آزادی های شهروندان را از آنان سلب کنند . - اگر مسئولان ، حقوق شهروندان را رعایت نکنند ، آنان به فساد کشیده می شوند و سرانجام اجتماع و نظام به نابودی دچار می گردد . - حق از نظر امیرالمومنین (ع) گرفتنی است و نه دادنی و برای گرفتن و حفظ آن باید جدیت و تلاش از خود نشان داد .
|