تقریری بر حقوق معاهدات بین المللی

مقدمه:

اصولاً بیش ترین روش ایجادقواعدبین المللی انعقاد توافق های بین المللی وعهدنامه های بین المللی است این عهدنامه ها نام های دیگری چون قرارداد،کنوانسیون،پروتکل،میثاق،منشور،اساسنامه،یادداشت تفاهم و... رابه خوداختصاص داده پس مفهوم معاهده مفهومی است وسیع وچشم گیر.

گرچه اصطلاحات متوع اندامّا آنچه مارابه تعجب وامی دارد این است که آیابا اینکه ماهیت همه آن ها یکسان باشدمشکلاتی چون تأثیر توافقات داخلی کشور برحقوق بین الملل وبالعکس رادرپی خواهدداشت؟چراکه اگرمابپنداریم توافقاتی که کشورهانسبت به یکدیگر یاباسازمان های بین المللی منعقد نموده اند جنبه ی معاهده راخواهدداشت، دومفهوم حقوق داخلی وحقوق بین الملل رازیرسؤال خواهیم برد.[1]لذا دراین مقاله سعی شده است مفهوم معاهدات بین المللی به طور وسیع و شیوابیان گردد چراکه حقوق معاهدات به عنوان یکی ازمهم ترین مسائل حقوق بین الملل تعبیرشده است وحقوقدانان زیادی برآن تأکیدداشته اند البته بایستی این نکته رابیان کردکه دراین مقاله اصولاًمباحث پیرامون حقو معاهدات(مفهوم معاهده، انعقاد وانقضای آن) درمفهوم عام آن برای دانشجویان بیان شود[2]تابتواننددرس حقوق بین الملل عمومی(دوره کارشناسی) رابه خوبی پست سربگذارند به همین منظور ازخوانندگاه نکته سنج به ویژه اساتید ودانشجویان رشته حقوق خواهشمندیم که اگر نواقص دراین مقاله هویدا شد به بزرگواری وعظمت خودببخشند ومارادراین امریاری نمایند تاباهم درگسترش عامه عدالت به جوامع وبه هم رساندن دوکفه ی ترازو عدالت (وبرقراری اصل برابری حقوق) تلاش کنیم. ومن الله التوفیق

 

بخش اول- تعاریف معاهده بین المللی:

الف)تعریف معاهده درلغت

1. تعریف لغوی معاهده:

معاهده درلغت به معنای پیمان بستن باهم وعهدبستن اشاره شده است.[3] ودربرخی کتب حقوقی این اصطلاح رابه صیغۀ جمع درقراردادهای بین المللی یعنی معاهدات به کاربرده اندکه همان مفهوم میثاق، قراردادهای بین المللی ومعاهده رادرپی دارد.[4]

2.نواقص تعریف لغوی معاهده:

معاهده صرفاًمفهوم میثاق وقراردادهای بین المللی راشامل نمی شودزیرا همان طورکه درمقدمه مقاله بیان شد معاهده مفهومی است وسیع لذا ما می بینیم دربرخی کنوانسیون ها چون وین ودادگاه دائمی دادگستری بین المللی ازاساسنامه بین المللی، مبادله نامه، مبادله یادداشت و... به کاررفته شده است. پس محدود کردن مفهوم لغوی واصطلاحی ومعاهده به یک یاچند موردکفایت نمی کند.

ب) تعریف معاهده ازدیدگاه علمای حقوق

1. تعریف معاهده ازدیدگاه علمای حقوق بین الملل:

تعریف پرفسورمک نر(حقوقدان انگلیسی):معاهده عبارتست ازیک توافق کتبی است که به وسیلۀ آن دویاچنددولت یا سازمان های بین المللی رابطه ایی رابین خوددرقلمرو حقوق بین الملل ایجاد می کنند ویادر صدد ایجاد آن هستند[5](البته این تعریف ناقص است به دلیل اینکه کتبی بودن شرط اصلی تحقق معاهده نیست چراکه معاهده می تواند شفاهی باشد.)

تعریف پروفسورشارل رسو(حقوقدان فرانسوی): معاهده قراردای است بین تابعین حقوق بین الملل که به منظورتولید بعضی آثارحقوقی منعقدمی شود.[6]

تعریف آنتونیو کاسسه(حقوقدان ایتالیایی):معاهده نمایانگر تلفیق اراده های دویاچندتابع بین المللی به منظورتنظیم منافع شان ازطریق قواعد بین المللی است.[7]

2. تعریف معاهده ازدیدگاه علمای حقوق ایران:

تعریف دکترپرویزذوالعین:قراردادهای بین المللی نوعی قرارداد عمومی تلقی می شوند که ازنظر تعداد دول شرکت کننده عمومیت داشته وموضوع آن نیز عام مربوط به کلیۀ ویااکثریت دول باشد.[8]

تعریف دکتررضاموسی زاده: معاهده به مفهوم وسیع کلمه،تنها به آن دسته ازمعاهداتی اطلاق می شودکه میان اعضای اصلی جامعه بین المللی یعنی دولت هامنعقدشده باشد ولی به مفهوم محدودهمان آیین وتشریفات انعقاد معاهده گفته می شود.[9]

تعریف دکترمحمدرضاضیایی بیگدلی:معاهده بین المللی اطلاق می شودبه به هرگونه توافق منعقدۀ دویاچندجانبۀ (کتبی یاشفاهی) طبق حقوق بین الملل میان تابعان حقوق بین الملل اطلاق می شود.[10]

تعریف معاهده ازدید دکترگنجی ودکترصفدری: قرارداد توافق علنی بین دویاچند موضوع بین الملل می باشدکه به دنبال آن حق وتکلیف مشخص برای هریک ازطرفین قرارداد به وجود می آید[11](البته این تعریف ناقص است چراکه علنی بودن ازشرایط معاهده نمی باشد)

ج) تعریف معاهده درکنوانسیون وین مورخ22 مه1969

1. تعریف معاهده درکنوانسیون وین:

معاهده عبارتست ازیک توافق بین المللی که بین کشورها به صورت کتبی منعقدشده وتابع حقوق بین الملل باشد خواه دریک سندویادرچندسن مربوط به هم تنظیم شده باشد.[12]

2.نواقص تعریف معاهده بین المللی درکنوانسیون وین:

2.1)مقاوله نامه وین موافقت های بین کشورها وسازمان های بین المللی یاموافقت بین خودسازمان هارامستثنی کرده است لذا برخی نویسندگان نسبت به تعریف مقاوله نامه وین ازمعاهده ایرادگرفته اند ومعتقدند قراردادبین المللی قراردادی است که بین اشخاص حقوق بین الملل بسته می شود.[13]باتوجه به این تعریف می توان گفت که اشخاص حقوق بین الملل شامل کشورهاوسازمان های بین المللی می باشند ورابطه ی آن هاطی توافقات تابع حقوق بین الملل، یک معاهده محسوب می شود.[14]

2.2) قراردادهایی که بین اشخاص حقوق بین الملل یعنی دولتها وسازمان ها تنظیم می شوداگرموضوع آن به روابط بین الملل مربوط نباشد معاهده محسوب نمی شود که این تعبیر ازتعریفی که مقاوله نامه وین نسبت به معاهده داشته است برنمی آید.[15]پس باتوجه به این تعبیر معاملات مربوط به خرید وفروش ویامعاوضه اموال خصوصی بین مقامات دولتها وسازمان ها قراردادبین المللی به شمار نمی رود برای مثال به قرارداد1933 مربوط به ایران اشاره کردکه طرف دولت ایران شرکت سابق نفت ایران-انگلیس بودکه دیوان آن راقراردادبین المللی نمی پنداشت.[16]

قراردادهایی که بین رؤسای دولتها درمسائل غیرعمومی وغیرمملکتی امضاء شودمثل قراردادازدواج مربوط به سران دوکشوریک قراردادبین المللی به حساب نمی آیدبلکه تابع اصول کلی حقوق بایک سیستم خاص حقوق ملّی خواهدبود که البته بررسی آن بسیاردشواراست.

2.3) باتوجه به ماده2 کنوانسیون وین تنها توافق هایی که به صورت کتبی نگاشته شده باشدصرفاً معاهده محسوب می شود باتوجه به این تعبیر قراردادهای شفاهی از زمرۀ معاهدات بین المللی خارج می شوندکه این نفی اعتبارقانونی موافقتهای بین المللی راموجب می شود.[17]می توان گفت بنابرنظرحقوقدانان ازآن جایی که موافقتهای شفاهی بین کشورهانادراست آن هارادرزمرۀ قرادادهای بین المللی قرارداده شود چراکه نمی توان گفت که حقوق بین الملل کتبی بودن راشرط ایجاد موافقت بین کشورها تلقی کرده است.[18] دراین مورد رأی دادگاه دائمی دادگستری بین المللی رادردعوای گرینلند شرقی که به موجب آن دادگاه اعلام وزیرخارجه نروژنسبت به پاسخ به پرسش وزیردانمارک که درحوزه صلاحیت وزیر خارجه نروژ بود برای کشورنروژ الزام آوردانست.

3. خصوصیات تعریف معاهده ازدیدگاه مقاوله نامه وین:

ازآنچه گفته شدمی توان به طورخلاصه به خصوصیات ذیل اشاره کرد:

3.1)آزادی درنحوه کتبی بودن معاهده بین المللی

3.2)بین تابعان حقوق بین الملل منعقدشده باشد.

3.3)مشمول حقوق بین الملل باشد.

3.4)دویاچندجانبه باشدنه یکجانبه

 

بخش دوم- اشکال وعناوین معاهده

الف)شرح موضوعات:

ازآن جایی که گفته شدعهدنامه دارای مفهوم وسیعی است وتمام تعهدات بین المللی بین دولت ها،سازمان هاوحکومتهایی که به موجب حقوق بین الملل منعقد می گرددراشامل می شودبنابراین اصطلاح عهدنامه دارای عناوین مختلف است زیرامقاوله نامه،موافقتنامه،پروتکل،میثاق،منشوروتمام اصطلاحاتی که درمقدمۀ مقاله بیان شدراشامل می گردد. اما برخی نویسندگان نسبت به این اصطلاحات خرده گرفته اند ومعتقدندکه این اصطلاحات برای توصیف معاهدات ایجادابهام می کند لذا معمول ترین آن هاراانتخاب کردیم که ازقرارذیل اند:[19]

1.موافقت نامه

2.مقاوله نامه

3.عهدنامه

4.پروتکل

5.اعلامیه

بنا برنظراین اساتیدهمه اسنادبین المللی ازنظرحقوقی الزام آورنیستند برای توضیح استدلال خودمنشورآتلانتیک مورخ14 اوت1941 بین روزولت وچرچیل به نمایندگی ازطرف ایالت متحده آمریکا وبریتانیا که درآن دوطرف برخی اصول مشترک سیاست کشورهای خودرا اعلام کرده بودند رامتذکر شدند.

اماپس ازبررسی درکتب حقوق بین الملل به این نتیجه رسیدیم که ازبیان اسنادبین المللی سندی که هدف آن ایجادتعهدات بین المللی کند یعنی عهدنامه راانتخاب کنیم.[20]

ب)اشکال معاهده:

ازنظرشکل وفرم،عهدنامه ممکن است به دوطریق ذیل باشد:

1.عهدنامۀ بین رؤسای کشورها:

این فرم درگذشته بیش تر مورداستفاده قرار می گرفت. اصولاً انتخاب این فرم بستگی به اهمیت عهدنامه وشرایط درج شده درقانون اساسی طرف های قرارداد راداشته است البته باید گفت اصطلاحی که درموردرؤسای کشورها به کارمی رود همان طرفهای معظم متعاهد است ازجمله معاهداتی که بین سران کشورها منعقدشد موافقتنامه مونیخ(1938) بین چمبرلین،دالادیه،هیتلر وموسولینی است.

یک معاهده توسط سران کشور ازبخش های متعددی تشکیل می شود ازجمله مقدمه(که شامل نام وعناوین طرفهای متعاهد می شود)، موادماهوی عهدنامه(که معمولاً باتعریفاصطلاحات درعهدنامه آغاز می شود)،موادنهایی(که شامل حدود وقلمرو واعمال عهدنامه،امضاء، تصویب، الحاق ونحوه لازم الاجراشدن ومدت عهد نامه می گردد.) وبالاخره محل،تاریخ ودرنهایت تصدیق وزرای مختار(وزرای امورخارجه) عهدنامه به وسیلۀ امضاء.

2.عهدنامۀ بین کشورهاوحکومتها:

عهدنامۀ بین کشورهاوحکومتها نسبت بهعهدنامۀ سران کشورها ارزش پایین تری داردچراکه درعهدنامه بین رؤسای کشورها هیچ اصل کلی که ضابطه ای به دست می آید وجودنداردلذا فقط به این نکته بسنده می کنیم که اصطلاح کشورهای متعاهد یاطرفهای قرارداد درمورد معاهدات بین کشورها به کارمی رود.

ج)عناوین معاهده

همان طورکه گفته شدتوافق های بین المللی می تواندبه عناوین گوناگونی مطرح شودکه ذیلاً به تفصیل آن می پردازیم:

1. مقاوله نامه:

مقاوله نامه درلغت به معنای قراردادآورده شده است.[21](که البته خالی ازمسامحه نیست.) برخی نویسندگاه مقاوله نامه رامترادف عهدنامه یاقراردادهای بین المللی دانسته اند[22]برخی دیگرمقاوله نامه رایک معاهده چندجانبه ی رسمی که برای اراده های مشترک کشور وقبول قواعدحقوق بین الملل عام به کاربرده شده است ، می پندارند.

باتوجه به این نظرات می توان مقاوله نامه یامعادل انگلیسی آن کنوانسیون رااینگونه تعریف کرد، مقاوله نامه به معاهده ای اطلاق می شود که به صورت چندجانبه بین اشخاص حقوق بین الملل تنظیم شده وهدف آن تدوین قواعد حقوق است مانند کنواسیون چهارگانه ژنو(مورخ 25 ژوئن 1958 مصوب27خرداد 1343 مجلس شورای ملّی)

2.موافقتنامه:

بنابرنظراساتید موافقتنامه سندی است دوجانبه یاچندجانبه بین اشخاص تابع حقوق بین الملل(کشورها یاسازمان های دولتی) که حاوی مقررات درجه دوم وکم اهمیت به شمار می رود که این مقررات می توانند شامل امورفنی واداری سازمان هی دولتی یاحاوی مقررات مربوط به نحوه ی اجرای توافقهای موجود یاایجاد نظامی موقت باشند.[23] مانند موافقتنامه فرهنگی- هنری بین ایران ودولت الجزایر(1361)

3. اساسنامه:

سندبین المللی که مشخص کنندۀ یک سازمان بین المللی وحدود وصلاحیتها ووظایف آن می باشد.[24]مثل اساسنامه دادگاه بین المللی نورنبرگ واساسنامه دیوان بین المللی دادگستری

4. منشور:

سندتأمین یک سازمان بین المللی حاوی اصول،اهداف، حدوداختیارات، تشکیلات ونحوه ی فعالیت آن سازمان است.[25]مانندمنشورآتلانتیک شمالی(14اوت 1941) ومنشورسازمان ملل متحد(26 ژوئن1945) اما به دلیل شهرت خاص منشورسازمان ملل صرفاً کلمه منشوررابه این سازمان اختصاص داده اند.

5. میثاق:

سندی است که معمولاً کشورهادرزمینه حفظ صلح وهمکاری های نظامی ودفاعی منعقد می سازند.[26]مانندمیثاق جامعه ملل(28ژوئن1919) یامیثاق حقوق بشر(1967)

6. یادداشت تفاهم:

سندی است که بیانگر توافق مقامات اجرایی دوکشوردرزمینه های مختلف یاتوافق مقامات اجرایی پیرامون برنامه ریزی برای مذاکرات آتی دوکشورمی باشد. لازم به ذکراست یادداشت تفاهم نیازبه تصویب قانونی نیست.[27]

7. پروتکل:

معمولاً به چهارمعنا تعبیرمی شود:

7.1) پروتکل به عنوان توافق بین المللی مستقل مانند پروتکل1925 ژنو درزمینه منع کاربردسلاح های شیمیایی

7.2) پروتکل به عنوان قواعدی برای اجرا،تمدید، تکمیل ،تفسیر یااصلاح یک توافق بین المللی بین کشورها برحسب تراضی آن هامانندپروتکل انضمامی عهدنامه1975 الجزایر درمورد مرزهای ایران وعراق

7.3)پروتکل به عنوان توافقی که متضمن توضیح بعض ازکلمات، مواد ولغات متن وغیره می باشد.[28]

8. اعلامیه:

بیان اصول حقوقی یاتأییدعمل یک یاچندکشوراست.[29]که مختصراً درسه موردذیل به کاربرده می شود:

8.1)بیان خطوط کلی واساسی تنظیم آتی یک معاهده بین کشورهای امضاءکننده اعلامیه مانند اعلامیه ازمیردر سال1344 توسط رؤسای سه کشورایران،پاکستان وترکیه

8.2)یک جانبه بودن اعلامیه که منشاء حق وتکلیف برای سایر دول قرارمی گیرد مانند اعلان جنگ

8.3) اعلامیه مشترک توسط مقامات دویاچندکشور درباب مسائل مختلف بین المللی مانند اعلامیه مشترک وزرای امورخارجه ایران، سوریه ولیبی در اردیبهشت ماه1365[30]

 

بخش سوم- انعقادمعاهدات بین المللی

الف) مفهوم کلی انعقادمعاهدات بین المللی:

مهمترین مبحث حقوق معاهدات، مبحث انعقاد می باشد، زیراباگذراز مرحلۀ انعقاداست که معاهده موجودیت می یابد. البته مفهوم انعقاد معاهده دارای دو برد موسع ومضیق است که دراینجا بیش ترمعنی موسع آن، یعنی کلیۀ مراحل شکل گیری معاهده، موردنظراست.

تشریفات انعقادیک معاهدۀ بین المللی دربرگیرندۀ مذاکرات مقامات صلاحیتدار، مسئله داشتن اهلیت برای انعقادمعاهدات بین المللی، مقامات صلاحیتداربرای انجام مذاکره، نگارش، نام گذاری معاهده، انتخاب زبان، رضایت به التزام درقبال یک معاهده، مبادلۀ اسناد وبالاخره ثبت وانتشاراسناد است.

ب) تشریفات انعقادیک معاهدات بین المللی:

1. صدور اختیارنامه:

قبل ازمذاکره اولین گام به منظورانعقادمعاهده آن است که نمایندگانی برای مذاکره توسط دولت ها منصوب گردند که هرنماینده باید وسیله اختیارنامه به طرف دیگر معرفی می شود.[31] درعمل اختیارنامه توسط رئیس کشور یاوزیرخارجه صادروامضاء می شود. البته بایددانست که صدور اخیارنامه همیشه الزامی نیست بلکه بستگی به قصدطرفهای مذاکره دارد.[32]

2. انجام مذاکره:

مذاکره درواقع مرحله مقدماتی انعقادمعاهده است که طی آن نمایندگان دولتها دیدگاههای خودرانسبت به موضوعات موردبحث درمیان گذاشته وپس ازحصول توافق اقدام به نگارش متن معاهده می کنند.[33]

3.داشتن اهلیت:

ازآن جایی که گفته شده اشخاص حقوق بین الملل اعم ازدولت ها وسازمان ها بایستی دارای اهلیت بین المللی باشددراین مورددولتها اهلیت انعقادمعاهدات رامشمول مقررات کنوانسیون خاصی[34]برای معاهدات در1986 دروین می گیرد.[35]

4. تعیین مقامات صلاحیتدار برای انجان مذاکرات بین المللی:

اصولاً مسئولیت مذاکره برای کشورها برعهده مأموران قوه مجریه مخصوصاً وزیران امورخارجه ودرسازمان های بین المللی دبیرکل یانماینده آن است لذابه سبب اهمیت مذاکره برای دولت ها وسازمانها مذاکره کنندگان بایستی دارای اختیارنامه باشند.[36]

5. نگارش یک معاهده:

5.1) مقدمه: معاهده ای بایستی دارای مقدمه باشدکه اصولاً این مقدمه باذکر نام اطراف متعاهد(ذکرنام کشورهای متعاهد، ذکراسامی ارکان دولتی، اطراف معاهده وانعقاد معاهده به نام مردم وملت)[37]

5.2) پس ازمقدمه، مقررات موردتوافق کشورهای مذاکره کننده درمتن معاهده به شکل موادمختلف قید می شود.

مفادیک معاهده صرفاً محدودبه موضوعات موردتوافق نیست بلکه ازبخش پایانی یک معاهده مقرراتی نیزراجع به«طرق مسالمت آمیز حل اختلافات»،«اشاره به اجزای تشکیل دهنده معاهده»،«طریقه اعلان التزام درروال معاهده»،«زمان لازم الاجراشدن معاهده»،«تاریخ معاهده»،«اسامی مقامات امضاءکننده» و«اسامی مقامات شاهدبرامضای معاهده»آورده می شود.[38]

6. نام گذاری معاهده وانتخاب واژه ها:

برای نام گذاری یک معاهده واژه های گوناگونی وجوددارد: اساسنامه،منشور،میثاق، عهدنامه، موافقتنامه وغیره، این ضمایم وپروتکل وسایراسناد قطعاً دارای همان ارزش حقوقی معاهدۀ اصلی است.

7. انتخاب زبان:

زبان مذاکره بستگی به طرفین یااطراف مذاکره دارد لذااگرزبان مذاکره کنندگان یکی باشد، موضوع منتفی است ولی درمذاکرات چندجانبه یاهمه جانبه، مذاکره کنندگان معمولاً چندزبان مشخص راانتخاب می کنند وبراساس آن هامتن معاهده راتنظیم می کنند. امروزه به موجب ماده111 منشور سازمان ملل متحد به پنج زبان(انگلیسی، روسی، فرانسوی، چینی واسپانیولی) اسنادخودراتنظیم می کنند.[39]

8. رضایت به التزام درقبال یک معاهده:

به موجب ماده11 کنوانسیون وین،«رضایت دولت به التزام درقبال یک معاهده ازطریق امضاء(که توسط نمایندگان تام الاختیار کشورها ودارای حق امضاء صورت می گیرد)[40]،مبادلۀ اسناد(بند1 ماده16 کنوانسیون وین که سه حالت راپیش بینی کرده که همان مبادله، تودیع وابلاغ معاهده است)، تصویب(که عبارتست ازتأیید واعلان التزام قطعی ازسوی مجلس قانونگذاری یامقامات صالحه یک کشور نسبت به اجرای مقررات یک معاهده)،پذیرش(که اعلام التزام درقبال یک معاهده ازطریق صدور سندی است که تعهد قطعی کشوررانسبت به مفاد یک معاهده ابراز می دارد.)، تأیید(که اعلان التزام دولتها درقبال معاهدات است البته تفاوت زیادی بااصطلاح پذیرش ندارد)[41]،الحاق(که عبارت ازترتیبی است که به وسیلۀ آن کشوری که درتدوین یک معاهدۀ بین المللی مشارکت نداشته، رسماً به عضویت آن درآمده ومقررات مندرج درآن رامتقبل گردد.)یا به هروسیلۀ دیگری که مورد توافق قرارگرفته باشد اعلام می شود.

9.ثبت وانتشارمعاهدات:

برای نخستین بارمیثاق جامعه ملل وپس ازآن منشورملل متحد برعلنی بودن معاهدات تأکیدداشته اندکه به بررسی آنها می پردازیم:

9.1)میثاق جامعه ملل:

به تشویق ویلسون(رئیس جمهور اسبق آمریکا)ماده18 جامعه ملل به قرارذیل تنظیم شد:

«هرمعاهده یاتعهدبین المللی که ازاین پس میان اعضای جامعه(ملل) انعقادیابد، بایدبی درنگ دردبیرخانه ثبت شودودبیرخانه نیز به فوریت هرچه تمام تر آن رامنتشر کند. هیچ یک ازاین معاهدات یاتعهدات بین المللی پیش ازبه ثبت رسیدن، لازم الاجرا نخواهدبود.»

9.2)منشورملل متحد:

به موجب ماده102منشور:

«1- هرمعاهده یاموافقتنامۀ بین المللی که پس ازلازم الاجرا شدن این منشور(یعنی 24 اکتبر1945)توسط یکی ازاعضای سازمان ملل متحد منعقدمی شودف بایدهرچه زودتر نزددبیرخانه ثبت وبه وسیلۀ آن منتشرگردد.»

«2- هیچ یک ازطرف های یک معاهده یاموافقتنامۀ بین المللی که طبق مقررات بند1این ماده به ثبت نرسیده باشد، نمی تواند دربرابر ارکان سازمان(ملل متحد)به آن معاهده یاموافقتنامه استنادجوید.»

9.3) کنوانسیون1969 راجع به حقوق معاهدات:

ماده80 کنوانسیون1969 وین درارتباط باثبت وانتشارمعاهدات مقرر می دارد:

«1- معاهدات پس ازلازم الاجراشدن به دبیرخانه سازمان ملل متحدارسال می شوند تاحسب مورد، ثبت دبیرخانه، بایگانی، یاثبت درسوابق شده ومنتشرگردند.

2- انتصاب امین اورامجاز به انجام اقدامات مقرر دربنداخیر می نماید».

 

بخش چهارم-اختتام معاهدات بین المللی واسباب بی اعتباری آن

معاهدات ممکن است به دوطریق پایان یابند:

1. به وسیلۀ عملکردقانون

2. به وسیلۀ طرفهای معاهده

الف)خاتمه به وسیلۀ عملکردقانون:

1. زوال هریک ازدوطرف معاهده یاتمامی موضوع معاهده ممکن است موجب زوال معاهده گردد.

2. درصورت وقوع جنگ بین طرفهای معاهده(البته بنابرنظرحقوقدانان جنبه ی تعلیقی دارد)

3. نقض درمعاهدات دوجانبه یاچندجانبه ازسوی یکی ازطرفهای معاهده که طرف دیگرحق دارد معاهده رافسخ کرده یابه حالت تعلیق دربیاورد البته نقض معاهده چندجانبه ممکن است منجربه خاتمه معاهده بین همه ی طرفهای معاهده گردد.

4.عدم امکان انجام معاهده به علت زوال یاانهدام چیزی که برای اجرای معاهده اجتناب ناپذیراست(ماده61 کنوانسیون وین)

5.تغییراساسی دراوضاع واحوال( به عبارتی تغییرات بنیادی درحقایق وشرایط موجودحین انعقادقرارداد) می تواندموجب خاتمه معاهده گردد.(ماده62 کنوانسیون وین)

6.انقضای مدت تعیین شده معاهده مانندموافقتنامه های تجاری وبازرگانی

7. کناره گیری اعضا به گونه ای که تعداد اعضا به کمترازحدنصاب لازم برای لازم الاجرا شدن معاهده برسدمشروط براینکه کناره گیری اعضاتصریحاً یاتلویحاً درمعاهده قیدشده باشد.

ب) خاتمه معاهدات به وسیلۀ عمل طرفهای معاهده

همان توافق اعضانسبت به خروج ازمعاهده(به وسیله ی کناره گیری یاانحلال معاهده)

اسباب بی اعتباری معاهدات(باتوجه بامقاوله نامه وین)

1.عدم اهلیت:درموردی مطرح می شودکه نماینده ای ازحدود اختیاراتش تجاوزکرده باشد. به شرط اینکه تجاوزنماینده ازحدوداختیاراتش مشهود وهمچنین ناقص یکی ازقواعد اساسی داخلی کشور مربوطه باشد(ماده47 کنوانسیون وین)

2. اشتباه: زمانی اشتباه موجب فسخ وبی اعتباری معاهده می شودکه مربوط به حقیقت یاوضعیت معاهده وبر اعطای رضایت ازجانب کشورامضاکننده به معاهده تأثیری داشته باشد.(بند1 ماده48 کنوانسیون وین)

3. تقلب:اقدام فریبکارانۀ یک طرف نسبت به طرف دیگرکه باعث ترغیب آن طرف به انعقادمعاهده شود که دراین صورت معاهده مذکورقابل ابطال است.(ماده 49کنوانسیون وین)

4. تطمیع یافسادنماینده دولت:شامل موردی است که رضایت کشوری به یک معاهده ازراه دادن رشوه به نماینده اوتحصیل شده باشد.

5.اجبار:مجورشدن نماینده به امضای معاهده باتوسل به زور واجبار

6. درصورت تعارض بایک قاعده امری حقوق بین الملل[42]

 

 

 

 

نتیجه گیری)

نتیجه ایی که ازاین مقاله به دست می آیداین است که معاهدات بین المللی اگرچه دارای قوانینی چون قوانین کنوانسیون وین(1969 و1986) و... می باشنداما آنچه این چرخۀ معاهدات رادرجهان می چرخاند صرفاً عرف است. به طورعمده قواعدحقوق عرفی بین المللی درقالب کنوانسیون حقوق معاهدات قرارگرفته به همین دلیل است که برخی نویسندگان مقاوله نامه وین رایک قانون کامل نمی شناسند البته دراین مقاله سعی شدتمام جزئیات،که روایتی ازتحول معاهدات،تحت قالب کنوانسیون وین وعرف بود بیان گردد لذاابتدا ماازکنوانسیون صحبت کردیم که همان تعریف معاهده ازدیدگاه کنوانسیون بود وسپس ازاَشکال معاهده که نشان دهنده ی پیشرفت درعلم حقوق بین الملل است. حال باتوجه به متن مقاله باید بدانیم که خودکشورها وسازمان هاب بین المللی نقش تعیین کننده درانعقادوانقضای معاهدات را برعهده دارنداگرچه قوانینی برروابط آن ها ازجمله قوانین مربوط اجراشدن معاهدات وروابط معاهدات نسبت به کشوریاسازمان بین المللی ثالث وجوددارد ولی اصولاً روابط آن هاطی قواعدعرفی است.

درپایان بایستی به این نکته اشاره کردکه معاهدات درعرصۀ بین المللی بایستی افزایش پیداکنند چراکه روابط دول وسازمان ها موجب همبستگی کشورها برای پیشبرداهداف فراملی وهمچنین پیشرفت کمی وکیفی آن هادرعرصه های اقتصادی،فرهنگی ، سیاسی و... خواهدشد. بااین عمل می توانیم جهانی عاری از فقر (فقر جسمی وفقرفرهنگی)برای ملّت بسازیم. ان شاالله که درآینده ایی نزدیک باظهورمنجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) این باورها که ازگذشته به ماارث رسیده است علم گیرشود.(والسلام)