چاپ        ارسال به دوست

مواد منتخب در قانون آئین دادرسی مدنی

                          مواد منتخب قانون آیین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی و انقلاب در باب وکالت

ماده 31- هر یک از متداعیین می تواند برای خود حداکثر تا دو نفر وکیل انتخاب و معرفی نمایند.

ماده 32- وزارتخانه ها، موسسات دولتی و وابسته به دولت، شرکتهای دولتی ، نهادهای انقلاب اسلامی و موسسات عمومی  و غیر دولتی، شهرداری ها و بانکها می توانند علاوه بر استفاده از وکلای دادگستری برای طرح هر گونه دعوا یا دفاع و تعقیب دعاوی مربوط از اداره حقوقی خود یا کارمندان رسمی خود با داشتن یکی از شرایط زیر به عنوان نماینده حقوقی استفاده نمایند:

1-    دارا بودن لیسانس در رشته حقوق با دو سال سابقه کارآموزی  در دفاتر حقوقی دستگاههای مربوط

2-دو سال سابقه کار قضایی یا وکالت به شرط عدم ممنوعیت از اشتغال مشاغل قضاوت یا وکالت

تشخیص احراز شرایط یاد شده به عهده بالاترین مقام اجرایی سازمان یا قائم مقام قانونی وی خواهد بود، ارائه معرفی نامه نمایندگی حقوقی به مراجع قضایی الزامی است.

ماده 34- وکالت ممکن است به موجب سند رسمی یا غیررسمی باشد. در صورت اخیر ، در مورد وکالتنامه های تنظیمی در ایران، وکیل می تواند ذیل وکالتنامه تائید کند که وکالتنامه را موکل شخصاً در حضور او امضاء یا مهر کرده یا انگشت زده است در صورتیکه وکالت در خارج از ایران داده شده باشد باید به گواهی یکی از مامورین سیاسی یا کنسولی جمهوری اسلامی ایران برسد. مرجع گواهی وکالتنامه اشخاص مقیم در کشورهای فاقد مامور سیاسی یا کنسولی ایران به موجب آئین نامه ای خواهد بود که توسط وزارت دادگستری با همکاری وزارت امور خارجه، ظرف مدت سه ماه تهیه و به تصویب رئیس قوه قضائیه خواهد رسید.

اگر وکالت در جلسه دادرسی داده شود، مراتب در صورتجلسه قید و به امضاء موکل می رسد و چنانچه موکل در زندان باشد ، رئیس زندان یا معاون وی باید امضاء یا اثر انگشت او را تصدیق نماید.

تبصره-در صورتیکه موکل امضاء، مهر یا اثر انگشت خود را انکار نماید، دادگاه به این موضوع نیز رسیدگی خواهد نمود.

ماده 35-وکالت در دادگاههای شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است جز آنچه را که موکل استثناء کرده یا توکیل در آن خلاف شرع باشد، لیکن در امور ذیل باید اختیارات وکیل در وکالتنامه تصریح شود:

1-وکالت راجع به اعتراض به رای، تجدیدنظر، فرجامخواهی و اعاده دادرسی

2-وکالت در مصالحه و سازش

3-وکالت در ادعای جعل یا انکار و تردید نسبت به سند طرف و استرداد سند

4-وکالت در تعین جاعل

5-وکالت در ارجاع دعوی به داوری و تعیین داور

6-وکالت در توکیل

7-وکالت در تعیین مصدق و کارشناس

8-وکالت در دعوای خسارت

9-وکالت در استرداد دادخواست یا دعوی

10-وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع در دعوی ثالث

11-وکالت در ورود شخص ثالث و دفاع از ورود ثالث

12-وکالت در دعوی متقابل و دفاع در قبال آن

13-وکالت در ادعای اعسار

14-وکالت در قبول یا رد سوگند.

تبصره1- اشاره به شماره های یاد شده در  این ماده بدون ذکر موضوع آن، تصریح محسوب نمی شود.

تبصره 2-سوگند، شهادت، اقرار، لعان و ایلاء قابل توکیل نمی باشند.

ماده 36- وکیل در دادرسی، در صورتی حق درخواست صدور برگ اجرایی و تعقیب عملیات  آن و اخذ محکوم به و وجوه ایداعی به نام موکل را خواهد داشت، که در وکالتنامه تصریح شده باشد.

ماده 37-اگر موکل وکیل خود را عزل نماید ، مراتب را باید به دادگاه و وکیل معزول اطلاع دهد.

عزل وکیل مانع از جریان دادرسی نخواهد بود. اظهار شفاهی عزل وکیل باید در صورتجلسه قید و به امضاء موکل برسد.

ماده 38-تا زمانی که عزل وکیل به اطلاع او نرسیده است اقدامات وی در حدود وکالت،همچنین ابلاغهایی که از طرف دادگاه به وکیل می شود موثر در حق وکیل خواهد بود ولی پس از اطلاع دادگاه از عزل وکیل، دیگر او را در امور راجع به دادرسی، وکیل نخواهد شناخت.

ماده 39-در صورتی که وکیل استعفای خود را به دادگاه اطلاع دهد، دادگاه به موکل  اخطار  می کند که شخصاً یا توسط وکیل جدید. دادرسی را تعقیب نماید و دادرسی تا مراجعه موکل  یا معرفی وکیل جدید حداکثر به مدت یک ماه متوقف میگردد. وکیلی که دادخواست تقدیم کرده، در صورت استعفاء مکلف است آن را به اطلاع موکل خود برساند و پس از آن موضوع استعفای وکیل و اخطار رفع نقص توسط دادگاه به موکل ابلاغ می شود . رفع نقص به عهده موکل است.

ماده40- در صورت فوت وکیل یا استعفاء یا عزل یا ممنوع شدن یا تعلیق از وکالت یا بازداشت وی چنانچه اخذ توضیحی لازم نباشد ، دادرسی به تاخیر نمی افتد و در صورت نیاز به توضیح، دادگاه مراتب را در صورتمجلس قید می کند و با ذکر موارد توضیح به موکل اطلاع می دهد که شخصاً یا توسط وکیل جدید در موعد مقرر برای ادای توضیح حاضر شود.

ماده 41- وکلا موکلفند در هنگام محاکمه حضور داشته باشند مگر اینکه دارای عذر موجهی باشند.

جهات زیر عذر موجه محسوب می شود:

1-فوت یکی از بستگان نسبی یا سببی تا درجه اول از طبقه دوم

2- ابتلاء به مرضی که مانع از حرکت بوده یا حرکت، مضر تشخیص داده شود

3- حوادث قهری از قبیل سیل و زلزله که مانع از حضور در دادگاه باشد

4- وقایع خارج از اختیار وکیل که مانع از حضور وی در دادگاه شود.

وکیل معذور مکلف است عذر خود را به طور کتبی با دلایل آن برای جلسه محاکمه به دادگاه ارسال دارد. دادگاه در صورتی بدان ترتیب اثر می دهد که عذر او را موجه بداند در غیر اینصورت جریان محاکمه را ادامه داده و مراتب را به مرجع صلاحیت دار برای تعقیب انتظامی وکیل اطلاع خواهد داد. در صورتی که جلسه دادگاه به علت عذر وکیل تجدید شود، دادگاه باید علت آن و وقت رسیدگی بعدی را به موکل اطلاع دهد. در این صورت، جلسه بعدی دادگاه به علت عدم حضور وکیل، تجدید نخواهد شد.

ماده 42- درصورتی که وکیل در دو یا چند دادگاه همزمان دعوت شود و جمع بین آنها ممکن نباشد، لازم است در دادگاهی که حضور او برابر قانون آیین کیفری یا سایر قوانین الزامی باشد، حاضر شود و به دادگاههای دیگر لایحه بفرستد و یا در صورت داشتن حق توکیل، وکیل دیگری معرفی نماید.

ماده43- عزل و استعفای وکیل یا تعیین وکیل جدید باید در زمانی انجام شود که موجب تجدید جلسه دادگاه نگردد، در غیر این صورت دادگاه به این علت جلسه را تجدید نخواهد کرد.

ماده44- در صورتی که یکی از اصحاب دعوا در دادرسی دو نفر وکیل معرفی کرده و به هیچ یک از آنها  به طور منفرد حق اقدام نداده باشد، ارسال لایحه توسط هر دو یا حضور یکی از آنها با وصول لایحه از وکیل دیگر برای رسیدگی دادگاه کافی است و در صورت عدم وصول لایحه از وکیل غایب، دادگاه بدون توجه به اظهارت وکیل حاضر، رسیدگی را ادامه خواهدداد. چنانچه هر دو وکیل یا یکی از آنان عذر موجهی برای عدم حضور اعلام نموده باشد. در صورت ضرورت، جلسه دادرسی تجدید و علت تجدید جلسه و وقت رسیدگی به موکل نیز اطلاع داده می شود. در این صورت جلسه بعدی دادگاه به علت عدم حضور وکیل تجدید نخواهد شد.

ماده45- وکیلی که در وکالتنامه حق اقدام یا حق تعیین وکیل مجاز در دادگاه تجدیدنظر و دیوانعالی کشور را داشته باشد، هر گاه پس از صدور رای یا در موقع ابلاغ آن استعفاء و از رویت رای امتناع نماید، باید دادگاه رای را به موکل ابلاغ نماید در این صورت ابتدای مدت تجدیدنظر و فرجام، روز ابلاغ به وکیل یاد شده حسوب است مگر اینکه موکل ثابت نماید کاپه از استعفاء وکیل بی اطلاع بوده در این صورت ابتدای مدت از روز ابلاغ به وی محسوب خواهد شد و چنانچه از جهت اقدام وکیل ضرر و زیانی به موکل وارد شود، وکیل مسوول می باشد. در خصوص این ماده، دادخواست تجدیدنظر و فرجام وکیل مستعفی قبول می شود و مدیر دفتر دادگاه مکلف است به طور کتبی به موکل  اخطار نماید که شخصاً اقدام کرده یا وکیل جدید معرفی کند و یا اگر دادخواست ناقص، نقص آن را برطرف نماید.

ماده46- ابلاغ دادنامه به وکیلی که حق دادرسی در دادگاه بالاتر را تدارد یا برای وکالت در آن دادگاه مجاز نباشد و وکیل در توکیل نیز نباشد، معتبر نخواهد بود.

ماده 47- اگر وکیل بعد از ابلاغ و قبل از انقضای مدت تجدیدنظر و فرجام خواهی  فوت کند  یا ممنوع از وکالت شود یا به واسطه قوه قهریه قادر  به انجام وظیفه وکالت نباشد، ابتدای مهلت اعتراض از تاریخ ابلاغ به موکل محسوب خواهد می گردد.

تبصره- در مواردی که طرح دعوا یا دفاع به وسیله وکیل جریان یافته و وکیل یاد شده حق وکالت در مرحله بالاتر را دارد کلیه آراء صادره باید به او ابلاغ شود و مبداً مهلت ها و مواعد از تاریخ ابلاغ به وکیل محسوب می گردد.

ماده 59- اگر دادخواست توسط ولی، قیم، وکیل و یا نماینده قانونی خواهان تقدیم شود، رونوشت سندی که مثبت سمت دادخواست دهنده است، به پیوست دادخواست تسلیم دادگاه می گردد.

ماده 78- هر یک از اصحاب دعوا یا وکلای آنان می توانند محلی برای ابلاغ اوراق اخطاریه و ضمائم آن در شهری که مقر دادگاه است انتخاب نموده، به دفتر دادگاه اعلام کنند در این صورت کلیه برگهای راجع به دعوا در محل تعیین شده ابلاغ می گردد.

ماده 80- هیچ یک از اصحاب دعوا و وکلای دادگستری نمی توانند مسافرت های موقتی خود را تغییر محل اقامت حساب کرده، ابلاغ اوراق دعوای مربوط به خود را در محل نامبرده درخواست کنند. اعلام مربوط به تغییر محل اقامت وقتی پذیرفته می شود که محل اقامت برابر ماده ؟(1004) قانون  مدنی به طور واقعی تغییر یافته باشد. چنانچه بر دادگاه معلوم شود که اعلام تغییر محل اقامت بر خلاف واقع بوده است، اوراق به همان محل اولیه ابلاغ خواهد شد.

ماده 94- هر یک از اصحاب دعوا می توانند به جای خود وکیل به دادگاه معرفی  نمایند ولی در مواردی که دادرس حضور شخص خواهان ، خوانده و یا هر دو را لازم بداند این موضوع در برگ اخطاریه قید می شود. در این صورت شخصاً مکلف به حضور خواهند بود.

ماده 95- عدم حضور هر یک از اصحاب دعوا یا وکیل آنان در جلسه دادرسی مانع رسیدگی و اتخاذ تصمصی نیست. در موردی که دادگاه به اخذ توضیح از خواهان نیاز داشته باشد و نامبرده در جلسه تعیین شده حاضر نشود و با اخذ توضیح از خوانده هم در دادگاه نتواند رای بدهد، همچنین در صورتی  که با دعوت قبلی هیچ یک از اصحاب دعوا حاضر نشوند و دادگاه نتواند در ماهیت دعوا بدون اخذ توضیح رای صادر کند، دادخواست  ابطال خواهد شد.

ماده101- دادگاه می تواند دستور اخراج اشخاصی را که موجب اختلال نظم جلسه شوند، با ذکر نحوه اختلال در صورتجلسه،  صادر کند ویا تا 24 ساعت حکم حبس آنان را صادر نماید. این حکم فوری اجرا می شود و اگر مرتکب از اصحاب دعوی یا وکلای آنان باشد به حبس از 1 تا 5 روز محکوم خواهد شد.

ماده 103- اگر دعاوی دیگری که ارتباط کامل یا دعوای طرح شده دارند در همان دادگاه مطرح  باشد دادگاه به تمامی آنها یکجا رسیدگی می نماید و چنانچه در چند شعبه مطرح شده باشد در یکی از شعب با تعیین رئیس شعبه اول، یکجا رسیدگی خواهد شد. در مورد این ماده وکلا یا اصحاب دعوا مکلفند از دعاوی مربوط، دادگاه را مستحضر نمایند.

ماده 220- ادعای جعلیت و دلایل آن به دستور دادگاه به طرف مقابل ابلاغ می شود. در صورتی که طرف به استفاده از سند باقی باشد. موظف است ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ ، اصل سند موضوع ادعا جعل را به دفتر دادگاه تسلیم نماید. مدیر دفتر پس از دریافت سند، آن را به نظر قاضی دادگاه رسانیده و دادگاه آن را فوری همر و موم می نماید. چنانچه در موعد مقرر صاحب سند از تسلیم آن به دفتر خودداری کند، سند از عداد دلایل او خارج خواهد شد.

تبصره- در مواردی که وکیل یا نماینده قانونی دیگری در دادرسی مداخله داشته باشد، چنانچه دسترسی به اصل سند نداشته باشد حق استمهال دارد و دادگاه مهلت مناسبی برای ارائه اصل سند به او می دهد.

 ماده 342- هر گاه دادخواست دهنده عنوان قیومیت یا ولایت یا وصایت یا وکالت یا مدیریت شرکت و امثال آن را داشته باشد، باید رونوشت یا تصویر سندی را که مثبت سمت او باشد، پی.ست دادخواست نماید.

ماده 381-به دادخواست فرجامی باید برگهای زیر پیوست شود:

1-    رونوشت یا تصویر مصدق حکم یا قراری که از آن فرجام خواسته می شود

2-     لایحه متضمن  اعتراضات فرجامی

3-    وکالتنامه وکیل یا مدرک مثبت سمت تقدیم کننده دادخواست فرجامی، در صورتی که خود فرجام خواه دادخواست را نداده باشد.

ماده 513- پس از اثبات اعسار، معسر می تواند از مزایای زیر استفاده نماید:

1-          معافیت موقت از تادیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی در مورد دعوایی که برای معافیت از هزینه دادرسی آن ادعای اعسار شده است

حق داشتن وکیل معاضدتی و معافیت موقت از پرداخت حق الوکاله.


١٠:٥٣ - 1389/10/28    /    شماره : ٣٥٠    /    تعداد نمایش : ١٧٠٦


نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: